responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 234

محدوديت نيست، التزام دوم و كشف آن نيز، مايه محدوديت نخواهد بود.

اگر ضرورى بود، مورد اختلاف نبود.

2: اگر نيك بودن كمك به ديگران، و زشت بودن تجاوز، بك امر روشن و بديهى بود، در اين مسأله نبايد اختلافى رخ دهد، همچنان كه در مسئله «2=1+1»، اختلافى نيست.

محقق طوسى، در كتاب «تجريد»، از اين استدلال، چنين پاسخ مى گويد:

«همه اين قضايا،بديهى و روشن هستند،ولى بديهى براى خود مراتبى دارد».[1] هرگز لازم نيست كه در همه مسائل بديهى اتفاق نظر باشد، چه بسا انسان، روى انگيزه هايى، برخى از بديهيات را انكار مى كند.توضيح اينكه علوم ضرورى وروشن، مراتب گوناگونى دارند و به اين مطلب، در تقسيم بديهيات، به «اوليات»، «مشاهدات»، «تجربيات»، «حدسيات»، «متواترات»، و «فطريات»، تصريح كردهاند، برخى از اين بديهيات به جز تصور دو طرف به چيزى نياز ندارد، مانند اينكه بگوييم «2=1+1» و به اين، در اصطلاح، «اوليات» مى گويند، در حالى كه برخى از بديهيات، به جز تصور طرفين، به چيز سومى هم نياز دارد و اگر بناست همه بديهيات يكسان و يكنواخت باشد، هرگز حدسيات(مانند نور ماه، از خورشيد است) نبايد از بديهيات باشد،بنابر اين،مانعى ندارد كه خوبى كمك به مردم و زشتى تعدى به آنان، بديهى باشد، ولى از نظر پايه روشنى، مانند آن مثال رياضى نباشد.

اگر حسن و قبح عقلى بود، بايد ثابت باشد.

3: هر گاه خوبيها و بديهاى افعال انسان، عقلى بود، بايد پيوسته حكم عقل


[1] كشف المراد، ص186، چاپ صيدا.

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 234
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست