responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 231

نارساتر از اين مى داند كه در اين مورد داورى نمايد، ما در آينده خواهيم گفت: اگر انسانى مسأله حسن وقبح را ولو به صورت اجمال قبول نكند، نمى تواند دعوت پيامبرى را تصديق نموده وراستگويى او را ثابت نمايد ودر نتيجه تمام شرائع آسمانى، رنگ شك وترديد به خود مى گيرند واز قطعيت مى افتند.

در اينجا براى تبيين نظريه اشاعره، ادله آنان را مطرح مى كنيم:

دلائل اشاعره بر نفى حسن وقبح عقلى

1ـ مى گويند: گواه بر اينكه كار خدا قيد وشرطى ندارد، وهر كارى انجام دهد، شايسته است، هر چند خرد آن را قبيح وزشت تلقى كند، اين است كه او مالك است ومملوك نيست وهرگز براى او فرمانده وباز دارنده اى نيست، همچنان كه كسى نيست كه براى او خط وخطوطى را ترسيم كند وحدى براى فعل او بيان نمايد، حال كه موقعيت او چنين است، صدور هيچ فعلى از او قبيح وناپسند نخواهد بود، بلكه اين فعلِ غير او است كه حالت حسن وقبح به خود مى گيرد، اگر كسى بگويد، دروغ از آن نظر زشت است كه خدا آن را زشت شمرده است، در پاسخ ميگوييم راست مى گويى واگر آن را خوب مى شمرد، زيبا تلقى مى گشت واگر به دروغ گفتن فرمان دهد بر او اعتراضى نيست، اگر بگويند، پس دروغ را بر خدا تجويز كنيد، چنانكه تكليف به دروغ گفتن را تجويز كرده ايد، در پاسخ گفته ميشود، ميان اين دو ملازمه نيست، ممكن است به چيزى(دروغ) فرمان دهد ولى توصيف او به دروغگويى جائز نباشد[1].

پاسخ:

1ـ ما فكر مى كنيم كه اگر خدا كودك معصوم شيخ اشعرى را در مقابل


[1] اللمع، ص116ـ117.

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 231
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست