responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 219

چون اشياء معدوم، در علم خدا موجود هستند، خطاب به آنها صحيح خواهد بود، اين سخن، كاملا سست وبى پايه است، زيرا علم به شيئى وآگاهى از آن، مصحّح خطاب جدى نيست، ما هم از يك رشته امور، اطلاع وآگاهى داريم، در حالى كه نمى توانيم، قبل از پيدايش، آنها را مورد خطاب قرار دهيم.

از اين جهت، مفسران واقع بين مى گويند: امر الهى در اين آيه، امر تكوينى است، نه امر لفظى يا تشريعى، وجمله، كنايه از اين است كه هر گاه اراده الهى بر آفريدن چيزى تعلق گرفت، بدون كوچكترين تأخير، جامه هستى مى پوشد، وبه ديگر سخن، اراده تكوينى خدا غير از اراده تشريعى اوست، در اراده نخست، مراد، بلافاصله انجام مى گيرد، در حالى كه در اراده دوم، مراد يعنى قيام ديگرى به تكليف، مى تواند دو حالت داشته باشد: حالت اطاعت وحالت عصيان.

سرور موحدان، امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ در سخنان خود، آيه را چنين معنى مى كند:

((يَقُولُ لِمَنْ اَرَادَ كَوْنَهُ، «كُنْ فَيَكُونُ» لاَ بِصَوْت يُقْرَعُ وَلاَ بِنِدَاء يُسْمَعُ، وَاِنَّمَا كَلاَمُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ، اَنْشَأَهُ وَمَثَّلَهُ لَمْ يَكُنْ مِنْ قَبْلِ ذَلِكَ كَائِناً وَلَوْ كَانَ قَدِيماً لَكَانَ إِلَهاً ثَانِياً))[1].

«آنچه را كه بخواهد پديد آورد بدان فرمان مى دهد كه«باش» وآن تحقق ميپذيرد، اما فرمان او صدايى نيست كه بر پرده گوش فرود آيد، يا آوازى كه شنيده شود، بلكه كلام او كار اوست، او شيئى را پديد مى آورد در حالى كه قبلا نبود، واگر در گذشته وجود داشت، در اين صورت خود، خداى دومى شمرده مى شد).

وثانياً: چگونه مى توان گفت، لفظ«كن» كه از دو حرف حادث تشكيل يافته و


[1] نهج البلاغة، خطبه 186.

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 219
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست