responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 213

تلفظ نمايد و حدوث و نابودى، ذاتى مفرادت حروف است و در سايه همين حدوث ونابودى، كلمه، تحقق مى پذيرد، در اين صورت، كلمه چگونه مى تواند قديم و ازلى باشد؟

4 ـ انديشه قديم بودن قرآن و يا لااقل مخلوق نبودن آن، انديشه نازيبايى است كه عقل هر خردمندى از آن وحشت مى كند، از اين جهت، شيخ اشعرى كه به فكر اصلاح عقيده اهل حديث بود، دست به ابتكارى زد و با طرح مسئله كلام نفسى، چون خواست به عقيده آنان سر و صورت بخشد، گفت، مقصود از تكلم خدا كلام نفسى است و كلام نفسى قديم است.

5 ـ سرانجام، بايد مسئله را برخود قرآن عرضه كرد، و با امعان نطر در آيات قرآن، مى توان به اين نتيجه رسيد كه اين كتاب آسمانى، خود را حادث و جديد و نو توصيف مى كند، چنان كه مى فرمايد:

((اِقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَ هُمْ فَى غَفْلَة مُعْرِضُونَ * مَايَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْر مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَث إِلاَّ اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ))(انبياء/1ـ2).

«رسيدگى به حساب مردم نزديك شد ولى آنان در غفلت فرو رفته و از آن روى گردانند، هيچ آيه تازه اى از پروردگارشان به آنان نمى رسد، مگر اينكه آنرا ميشنوند، در حالى كه سرگرم بازى هستند».

مقصود از «ذكر»، در آيه، همان قرآن است ولفظ محدَث، صفت آن مى باشد، و در حقيقت چنين مى گويد: «ما يأتيهم من ذكر محدث من ربّهم الا استمعوه» يعنى هيچ آيه جديدى به آنان نمى رسد، مگر اينكه مى شنوند. اين معنى كه مقصود از «ذكر»، قرآن است، به آيه بالا منحضر نمى شود، بلكه براى آن نظائرى نيز وجود دارد چنان كه مى فرمايد:

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 213
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست