responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 142

پذيرفت، وآن را جايز و صحيح شمرد. نظام از ادامه بحث منصرف شد، وقتى از او سؤال كردند كه چرا به بحث ادامه ندادى؟ گفت: هدف از مذاكره اين بود كه او را بر چنين تالى فاسدى متوجه سازد. وقتى او صريحا آن را پذيرفت، ديگر براى بحث و گفتگو زمينه اى باقى نماند.

نيز مى گويند: قاضى عبدالجبار، وارد خانه صاحب بن عباد شد، وابو إسحاق اسفرائينى را كه از سران اشاعره وقت بود، در آنجا ديد. به عنوان طعن به ابو إسحاق چنين گفت: «سبحان من تنزّه عن الفحشاء» (تسبيح خدايى را كه از زشتى ها منزه است). مقصود اينكه شما اشاعره با تصويب جواز تكليف بما لا يطاق، خدا را از آن پيراسته نساخته ايد. در اين موقع، اسفرائينى، به نقطه ضعف معتزله اشاره كرد كه آنان نيز با دادن استقلال به بشر، در انجام كارها براى خدا شريكى انديشيده و در نتيجه، كارهايى صورت مى پذيرد كه از قلمرو مشيت او بيرون است. از اين جهت در پاسخ طعن عبدالجبار كه از سران معتزله در قرن چهارم بود، چنين گفت: «سبحان من لا يجرى في ملكه الا ما يشاء» (پيراسته است خدايى كه در ملك او جز آنچه كه بخواهد، انجام نمى گيرد [1]).

حق اين است كه هر دو طعن صحيح و پابرجا است و اگر اشاعره و معتزله در مسأله «توحيد در خالقيت» راه قرآن و عترت را مى پيمودند، اشاعره از نسبت فحشا به خدا، و «معتزله» از شريك تراشى براى او، مصون مى ماندند.


[1] اسفار، ج 6، ص 370، تعليقه حكيم سبزوارى.

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 142
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست