چون صفتى را به خداوند نسبت مىدهيم، آن صفت، عين ذات خداوند است نه
اينكه چيزى غير از ذات بارى باشد. صفات خداوند عين ذات اويند و از آن جدا نيستند.
خداوند را ذاتى است بسيط؛ ولى عقل ما از آن، مفاهيمى متعدّد انتزاع مىكند. منشأ
اين انتزاع جز ذات بسيط الهى نيست و صفت، چيزى ديگر نيست كه به ذات خداوند اتّصال
يابد يا اضافه شود يا با آن متّحد گردد. عقل انسانى، مفاهيم را تنها به ذات بسيط
خداوند نسبت مىدهد.
بدين
سان، مراد از توحيد صفاتى، اين است كه صفات الهى چيزى جز ذات الهى نيستند (خداشناسى، 123- 121).
تقسيمات
صفات الهى:
براى
صفات الهى چند دستهبندى پيش كشيدهاند:
الف.
صفات ثبوتيّه و سلبيّه:
صفات
ثبوتيّه آن صفاتى را گويند كه خداوند بدانها متّصف است. اين صفات، از جمال خداوند
سخن مىگويند و بدين روى آنها را «صفات جماليّه» نيز گويند. صفات ثبوتيّه، خود، بر
سه دستهاند: حقيقيّه محضه مانند حيات؛ (حى) اضافيّه محضه مانند خالقيّت و
رزّاقيّت؛ حقيقيّه ذات الاضافه مانند عالِميّت (علم الهى) و قادريّت (قدرت الهى)؛
(گوهر مراد، 246). صفات سلبيّه آن دسته صفاتاند كه
اتّصاف خداوند بدانها ممتنع است و سلب و نفى آنها از ذات بارى تعالى واجب است. اين
گونه صفات را «صفات جلاليّه» نيز گويند؛ همانند جسميّت و مادّيّت.
ب.
صفات ذاتيّه و فعليّه:
صفاتى
را ذاتيّه گويند كه از كمال ذات الهى انتزاع مىيابند؛ همانند حيات، علم و قدرت.
صفات
فعليّه آناند كه بر اثر رابطه خداى متعال با آفريدگان پديد مىآيند؛ مانند
خالقيّت و رزّاقيّت. اين گونه صفات، از افعال خداوند انتزاع مىيابند (آموزش عقايد، 74).
ج.
صفات نفسيّه و اضافيّه:
صفات
نفسيّه آناند كه ذات بارى تعالى، بى انتساب و اضافه به امر خارجى بدانها متّصف
است؛ مانند حيات. صفات اضافيّه آناند كه با لحاظ اضافه ذات خداوند به غير ذات
انتزاع مىيابند؛ مانند علم به معلوم يا قدرت بر مقدور (محاضرات
فى الالهيّات، 114 و 115).