خويش برمىآيد و مىتواند پذيراى قانون جامعى همچون اسلام شود. رسالت
پيامبر اسلام از نوع قانون است نه برنامه؛ طرحى است كلى، جامع همه جانبه، معتدل و
متعادل.
***
خردورزى: پيروى از خِرد؛ تعقّل
در
مفهوم كلّى، هر گونه دانستن را «خردورزى» يا «تعقّل» گويند. دانستنى گاه از راه
تدبّر و تأمّل به دست مىآيد و گاه از گذر تتبّع و تحصّل. از اين رو، معناى مقابل
آن، جهل و نادانى است. اسلام، خرد را نيرويى نورانى مىداند كه انسان را به تكامل
مادّى و معنوى راه مىنمايد.
ارج
و قدر تعقّل و تدبّر در اسلام چنان است كه عقل را «پيامبر باطنى» خوانده و كنار
پيامبران ظاهرى جاى داده است. در نظرگاه اسلام اگر خردورزى پيشزمينه رفتار و
كردار انسان شود، او را در مسير رشد و تعالى قرار مىدهد (اصول
كافى، 1/ 48). بدين سان، آموزههاى اسلامى- برخلاف آموزههاى اديان ديگر-
راه شكوفايى و بالندگى پيروان خويش را در پيروى از عقل مىداند. قرآن مىفرمايد:
«بشارت
بر بندگانى كه گفتههاى گوناگون را مىشنوند و نيكوترينشان را برمىگزينند.
آنان
همان كسانىاند كه خداوند راهشان نموده است؛ [زيرا] آنان صاحبان خردند.» (زمر، 17
و 18) اين پاى فشارى بر خردگرايى چنين بر زبان پيامبر 6 آمده است:
«من
از ندارى و تنگدستى بر امّت خويش نمىترسم. از اين مىترسم كه كژانديشى و
بىتدبيرى كنند.» (عوالى اللّئالى،
4/ 39) از ميان مذاهب اسلامى، تشيّع بيشتر بر خردورزى اهتمام دارد. در روايتى از
امام على (ع) درباره خردورزى آمده است:
«خداوند
در سرشت فرشتگان، خرد برنهاد بىشهوت، و در سرشت حيوانات، شهوت نهاد بىخرد، و در
سرشت آدميان هم شهوت نهاد و هم خرد. پس هر كس خرد بر شهوتش غالب آيد، از فرشتگان
برتر است، و هر كس شهوت بر خردش پيروز شود، از حيوانات فروتر است.» (علل الشّرائع، 4)
دلايل
خردورزى تشيّع:
الف.
دانشمندان
شيعه برآناند كه پذيرفتن اصول دين از راه تقليد درست نيست. هر مسلمانى بايد از
گذر تعقّل و تدّبر به