بنابر اين گزارش، عهد عتيق عبرانى براى نخستين بار به سال 1488 م. به چاپ رسيد و دومين بار در
سال 1494 م. (قاموس كتاب مقدّس، 719) ديگر نسخ كهن كه از
متن عبرانى گرفته شدهاند عبارتاند از:
ترجمه
يونانى هفتاد يا
سپتواجنت در ميانه قرن 3 ق. م.، ترجمه آرامى تارگوم، نقل قولهايى از
نويسندههاى مسيحى و ترجمه لاتين ژروم. احتمال مىرود كه ترجمه ژروم در نخستين
سالهاى قرن 5 م. متن لاتين عهد عتيق را بر اساس اسناد عبرى فراهم آورده باشد. اين متن همان است كه پس از
قرن 7 م. عالمگير شد و با نام وولگات خوانده شد. همچنين بايد به بخشى از روايات
عهد عتيق اشارت بُرد كه به زبان آرامى و سريانى است (دائرة
المعارف كتاب مقدّس، 6؛
عهدين، قرآن و علم، 19).
ديدگاه
كلامى شيعه:
از
هنگامى كه تورات بر حضرت موسى (ع) نازل گشته است- چهارده
قرن پيش از م.- تا روزگارى كه نسخههاى فعلى گرد آمدند، بيست و چهار قرن گذشته
است. متكلّمان شيعه بر آناند كه در اين مدّت،
تورات دستخوش تحريف شده و متون ديگرى نيز بر آن افزوده گشته؛ متونى كه جزو
شريعت حضرت موسى (ع) نبودهاند. اين حقيقت را مىتوان از قرائنى بازيافت كه در تورات فعلى به چشم مىآيند (تفسير نمونه، 2/ 311). تورات فعلى به موضوعاتى پرداخته است كه بى
گمان از موسى (ع) نيستند؛ همانند شرح وفات و چگونگى دفن او.
وجود
خرافات و نسبتهاى ناروا به پيامبران آسمانى (ع) از ديگر قرائنى است كه بر مدّعاى
شيعه گواهى مىدهند (ر. ك.
بشارت
عهدين، 175- 161). حتّى پيروان كتاب مقدّس نيز معترفاند كه تورات، سالها پس از موسى (ع) فراهم آمده و در
تأليف آن، هم سخنان موسى (ع) نقش داشته است و هم آنچه ديگران پديد آوردهاند (قاموس كتاب مقدّس، 235).
بنابر
شواهد قرآنى، دست كم بخشى از تورات در
روزگار پيامبر اسلام 6 تحريف شده است؛ چنان كه مىفرمايد:
«بخشى
از آنچه را بدانان گوشزد شده بود، به فراموشى سپردند.» (مائده/ 13) در جايى ديگر
مىفرمايد: «جمعى از ايشان مردمى ميانهرو هستند و بسياريشان بدكردارند.» (مائده/
66) سراسر تورات را نمىتوان تحريف شده و كلام بشرى
پنداشت؛ بلكه بخشى از آن بر جاى