كه آثار، در پى وجود مؤثّر آشكار گردند بىآنكه مؤثّر را دخلى در اثر
خود باشد.
اين
باور اشاعره- يعنى نفى تأثير و علّيّت- به انكار اراده و اختيار انسان مىانجامد
كه با براهين عقلى و آيات و روايات صريح ناسازگار است؛ زيرا مفاد توحيد افعالى،
نفى استقلال در تأثير است نه نفى هر گونه تأثير. قرآن كريم به روشنى تمام، حوادث
جهان را به علل و اسباب نسبت مىدهد و انسان را مختار مىداند و در همان حال، همه
تأثيرات را از خدا مىداند. بدين سان، قانون علّيّت و اراده و اختيار انسان هيچ
ستيزى با توحيد افعالى ندارد (مفاهيم القرآن فى معالم
التّوحيد، 1/ 300 و 301).
از
روايات امامان معصوم (ع) بر مىآيد كه انسان نه مجبور است و نه مختار مطلق؛ بلكه
در جايگاهى به نام «امر بين الامرين» قرار دارد. امام رضا (ع) در تفسير آن
فرمودهاند: انسان به خواست خداوند، صاحب اراده و اختيار است و از گذر توانايى و
قدرتى كه بدو داده است، با اراده خود آنچه مىخواهد، انجام مىدهد (بحار الانوار، 5/ 57).
گونههاى
توحيد افعالى:
مىتوان
توحيد افعالى را بر دو گونه دانست: توحيد در خالقيّت و توحيد در ربوبيّت؛ زيرا
همان گونه كه خداوند تنها خالق مستقلّ است و هر خلق و ايجاد ديگرى در طول خالقيّت
خداوند جاى دارد، تنها مدبّر مستقل جهان نيز هست و تدبير و اراده جهان به دست او
است (رعد/ 16؛ يونس/ 13). در برابر هر يك از اقسام توحيد افعالى، قسمى از شرك جاى
دارد. بدين سان، شرك در خالقيت، در برابر توحيد در خالقيّت قرار مىگيرد.
زردشتيان
كه دو خالق براى جهان تصوّر مىكنند- يكى خالق نيكىها و ديگرى خالق زشتىها- به
شرك در خالقيّت مبتلايند. شرك در ربوبيّت نيز در برابر توحيد در ربوبيّت قرار
مىگيرد. مشركان روزگار جاهليّت بدين قسم از شرك دچار بودند (عنكبوت/ 61؛ مفاهيم القرآن، 1/ 328 و 337).
توحيد
اقسام ديگرى نيز دارد كه زيرشاخههاى توحيد افعالىاند؛ همانند توحيد در حاكميّت،
توحيد در اطاعت، توحيد در تشريع و قانونگذارى (محاضرات
فى الالهيّات، 86- 83).
د.
توحيد عبادى:
به
معناى يكتاپرستى است؛ تنها خدا را بندگى كردن و فقط او را شايسته عبادت دانستن.
عبادت به