خديجه ازدواج كرد كه زنى پاكدامن و ثروتمند بود. خديجه همه دارايى
خويش را در اختيار محمّد 6 گذاشت و از اينجا بود كه آن حضرت توانست مستمندان
مكّه را يارى دهد و از رنج و فقر و تنگدستى آنان بكاهد (زندگى
و آئين محمّد، 19). پيامبر اسلام 6 درس ناخوانده (امّى) بود.
قرآن
نيز از اين حقيقت ياد كرده است (عنكبوت/ 48). پيش از بعثت هيچگاه بتى را سجده
نكرد و گرد گناه و زشتى در نيامد. از آغاز زندگى در تأييد الهى بود و بنابر روايت،
خداوند بزرگترين فرشته خود را مأمور كرده بود او را به محاسن اخلاق بيارايد (نهج البلاغه، خ 234). بسيار شجاع و دلير
بود. نقل است كه در نوجوانى، همراه قريش، براى دفاع از حقوق بينوايان و ستمديدگان
در جنگى شركت جست. قريش در اين جنگ به پيروزى رسيد و آن حضرت محبوبيّتى فراوان از
اين گذر به دست آورد (سيّد المرسلين،
1/ 244). در جوانى عضو پيمان حلف الفضول گشت كه هدف آن، دفاع از حقّ ستمديدگان بود
(همان، 250). پس از آنكه با خديجه ازدواج كرد، ديگر در پى بازرگانى نرفت و دوران
خلوت و عبادت در انزوا را آغاز كرد. به غار حراء مىرفت و به عبادت و تفكّر و
تدبّر مىپرداخت. ماه رمضان، مكّه را به كلّى ترك مىكرد و گوشه خلوت مىگزيد و به
تفكّر و عبادت و تهجّد روى مىآورد.
سرانجام
در 27 رجب، 13 سال پيش از هجرت/ 610 م. جبرئيل (ع) بر او ظاهر شد و نخستين آيات
قرآن را بدو ابلاغ كرد و بدين سان، رسالت حضرت محمّد 6 آغاز گشت (علق/ 1- 5). سه
سال به صورت نهانى دين اسلام را تبليغ كرد و آنگاه مأموريّت يافت تا دعوت خويش را
آشكار كند (حجر/ 94) و اين، دشمنى و بدخواهى و آزارهاى قريش را همراه آورد. پس از
مرگ خديجه (س) و ابوطالب (ع)- حامى با نفوذ پيامبر 6- آزارهاى كفّار مكّه بالا
گرفت. پيامبر 6 در فرصتى كه پيش آمد، گروهى از بزرگان يثرب را به دين خويش خواند
و آنان اسلام آوردند و اين رويداد مقدّمات هجرت مسلمانان به يثرب را فراهم آورد.
پس
از آنكه پيامبر 6 و پيروانش به يثرب هجرت كردند، اين شهر نام «مدينة النّبى» به
خود گرفت. پيامبر 6 در اين شهر حكومتى تشكيل داد و اختلافات ديرينه