در جايى فوق سماوات سبع و تحت عرش است (بحار
الانوار، 8/ 84). از جمع ميان اين دو قول مشهور مىتوان بدين نتيجه رسيد كه
بهشت هم اينك در باطن اين جهان قرار دارد و حجابهاى دنيوى ما را از مشاهدهاش باز
مىدارند؛ ولى اولياى الهى آن را مىبينند. از اين رو، براى بهشت در همين عالم
جسمانى و دنيوى، مظاهرى است (ر. ك. الشّواهد الرّبوبيّة، 300؛ پيام قرآن،
6/ 341). ذكر نعمتهاى بهشتى در قرآن و حديث، از نظر روانى جنبهاى تشويقى دارد و
مؤمنان را به عمل صالح ترغيب مىكند و از اين رو است كه با زبانى از آنها ياد شده
است كه با عقل بشرى سازگار است. اين بدان سبب است كه انسان توانايى درك حقيقت بهشت
را ندارد. نعمتهاى بهشتى بسى والاتر از آناند كه عقل انسان به گونه كامل آنها را
درك كند (سجده/ 17؛ پيام قرآن،
6/ 227). بهشت را درجات و مراتبى است و برخى از آنها بر برخى ديگر برترى دارند.
نعمتهاى بهشتى نيز بسته به درجات بهشتيان، گوناگونى دارند (نهج
البلاغه، خ 84).
***
بهشتيان: ساكنان بهشت
كسانىاند
كه از گذر ايمان و عمل صالح، رضاى خدا را كسب مىكنند و به بهشت راه مىيابند و
براى هميشه از نعمتهايش بهرهمند مىشوند (نهج
البلاغه، خ 190).
بهشت،
پاداش خداوند به بندگان صالح خويش است (زمر/ 73). پيامبران، صدّيقان، شهيدان و
صالحان، به ترتيب، برترين ساكنان بهشتاند. انسان با اطاعت از خدا و رسول مىتواند
در بهشت همراه اين بندگان خاص باشد (نساء/ 69). بهشتيان در خانههاى نيك و ويژه
خود به سر مىبرند (توبه/ 72) و مىتوانند همراه پدران، همسران و فرزندان صالح خود
زندگى كنند (رعد/ 23). رابطه بهشتيان با يكديگر بسيار صميمى و دوستانه است (طور/
18؛ تفسير نمونه، 22/ 426- واقعه/ 25- 26).
لطف و فيض ويژه الهى هر روز بر بهشتيان فرو مىآيد (پيام
قرآن، 6/ 358) و هر چه بخواهند، بىدرنگ مىرسد.
خستگى
و رنج و دگرگونى در بهشت نيست و بهشتيان خويشتن را به كارهاى بيهوده و بازيچه
نمىآلايند (رعد/ 29؛ مفاتيح الغيب، ص
1073- 1066؛ رعد/ 29). بنابر باورهاى شيعه، بهشتيان را درجات و مقاماتى