يكى ديگر از محورهاى سخن شعر دفاع مقدّس، مدح و ثناى بسيج و بسيجيان و امام بسيجيان است. همچنان كه در موضوع شهادت و شهيدان ديديم، ذهن و ديد تيز شاعران، تصويرهايى را در موضوع رزمندگان و بسيجيان پرداختهاند كه از نگاه مردم عادى پنهان است. آنها بهكمك شعر و شاعران، توان دست يافتن به چنين زاويههاى نگاه و قدرت ديد را دارند. از اينرو، شعر دفاع بازهم در خدمت شناخت و ديدن زيبايىها و شكوه دفاعكنندگان قرار مىگيرد. لازم به گفتن نيست كه هركس به اين عكسها نگاه بكند، هوس ايستادن در اين كادر و قاب عكس را خواهد كرد و آرزوى اين كه او نيز در ميان چنين شيرمردان و دلاورمردان ميهن اسلامى باشد، بر دل او چنگ خواهد زد و مگر شعر جنگ مىخواهد كارى بيش از اين بكند؟ بنگر به شكوه سوى حق تاختنش
آقاى حسن حسينى در غزل زيباى ذيل، رزمندگان را به صورت نيلوفر عشق مىبيند كه با عشق به شهادت دورتادور نهال سبز حق در پيچ و تابند. آنان زخم زبان دشنۀ دشمن را با خون جواب مىدهند، رودى جوشندهاند كه به سوى حضرت حق شتابان جارىاند، و چون شلاق سرخ آذرخش بر قلۀ