خدايا! از كرب و بلا (اندوه و رنج)به تو پناه مىبرم.اينجا جايگاه فرود آمدن ما و سوگند به خدا مزار و قبرهاى ما است.سوگند به خدا از همينجا در روز قيامت برمىخيزيم و محشور مىشويم.من اين وعده را از جدّم رسول خدا(ص) شنيدم و در وعدۀ او ترديد و خلافى نيست.
همراهان اباعبداللّه(ع) امام را مىشناسند و مىدانند اين سخنان،با اين تأكيد و قاطعيّت،ترديدناپذيرند و اين سرزمين مشهد همۀ كسانى است كه با حسين(ع) مىمانند.مردان ايمان و حماسه،عارفان به حسين و راه او تزلزل و تذبذب نمىشناسند و از اين وعدهگاه عشق و حرّيت و وصال گامى فراپس نمىنهند.
نوشتهاند كه حضرت عيسى مسيح(ع) در طول عمر نبوّت خود،دوازده تن يار مخصوص به نام«حواريّون»تربيت كرد و از ميان آنها وصىّ و جانشين خود را برگزيد.شبى كه عيسى آن را پيشگويى كرده بود و آن شب،شبِ گرفتارى او بود،به دليل ترس از دشمن هيچيك از آنها گرد او جمع نشدند و چون دشمن بر او دست يافت و او را گرفتار كرد،هركدام به سويى رفتند و تنها،بزرگ آنها كه شمعون يا به تعبير انجيل كنونى«پطرس»بود،دورادور به دنبال عيسى مىآمد تا از او خبرى بگيرد.طبق انجيل كنونى،آن شب حواريّون