responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سرداران صدر اسلام(ج8) نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 15
امام فرمود: آنچه انجام دادم، نظرى جز جلوگيرى از خونريزى نداشتم، پس به قضاى الهى راضى باشيد. «1» سليمان و برخى ديگر از شيعيان كه در مقام تشخيص موضوع و مشورت و در دايره ديد خود، راضى به صلح نبودند و از انگيزه‌هاى امام براى صلح اطلاع نداشتند. به همين خاطر، صلح با معاويه براى آنان بسى دردناك بود. امّا امام حسن (ع) كه صلح با معاويه بر حضرتش نيز سخت دردناك بود تشخيص داد كه مصلحت اسلام و مسلمانان در صلح با معاويه است. سليمان فاجعه 25 سال محروم ماندن مسلمانان از حكومت عدل على (ع) و ماجراى حكميّت و سرانجامِ آن را به خاطر داشت و تاب تكرار دوباره محروميّت از تشكيل حكومت اسلامى را نداشت؛ امّا در روزگارى كه حتّى برخى از فرماندهان سپاه امام حسن (ع) نيز به دربار معاويه پناهنده شده بودند، آن حضرت براى نجات اسلام، راهى جز صُلح نداشت.
گفتنى است كه سليمان و برخى ديگر از بزرگان شيعه ناراضى از صلح، هيچ گاه نارضايتى خود را از صلح در بين مردم پخش نكردند و بلوا و آشوبى راه نينداختند تا موجب تضعيف امام و اختلاف در جامعه مسلمانان، شيعيان و هواداران آن حضرت شود.
ه. دعوت از امام حسين (ع):
پس از مرگ معاويه (60 ه) پسرش يزيد بر مسند خلافت نشست. مردم عراق كه بيست سال جنايتهاى كارگزاران معاويه را ديده بودند، بر ضدّ يزيد سر به شورش برداشتند. گروهى از مردم كوفه و شيعيان آن سامان كه در بين آنان بزرگانى چون حبيب بن مُظاهر، مُسَيِّب بن نَجَبَة، رفاعة بن شَدّاد به چشم مى‌خورد، در خانه‌

نام کتاب : سرداران صدر اسلام(ج8) نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 15
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست