اِخْتِلافُ الْحَديث، شاخهاي از علوم حديث كه در آن به مقايسة محتوايى احاديث پرداخته مىشود و وجوه تعارض ميان آنها مورد بررسى قرار مىگيرد. در عصر صحابه، اختلافاتى در نقل سنت پيامبر(ص) و احاديث آن حضرت روي داد كه گفت و گوهايى را در تبيين علل اين اختلاف و روش درست برخورد با آن ايجاب كرد (مثلاً نك: دارمى، عبدالله، 1/194؛ ابن ماجه، 1/199-200). در عصر تابعين اين موارد دامنهاي گستردهتر يافت، تا جايى كه در سدة 1 ق، بخش عمدهاي از اختلافات فقهى ميان مكاتب بومى حجاز و عراق، به اختلاف ميان روايات مورد استناد آنان بازمىگشت. در پايان همان سده، سخن از روشهايى براي برخورد با احاديث «مختلف» در ميان بود، چنانكه به عنوان نمونه ابن سيرين به صورت يك روش كلى، درصورت امكان جمع بين دو حديث با رعايت احتياط، به حديث احوط عمل مىكرد و با اين وجود، عمل به حديث ديگر را نيز جايز مىشمرد (نك: ابن سعد، 7(1)/144). در استنادات روايى ابوحنيفه، سخن از ترجيح سنت ثابت بر سنت غيرثابت در موارد تعارض به ميان آمده است (نك: خوارزمى، 1/352- 354؛ براي تعديلى از اين روش توسط ابويوسف، نك: ه د، 6/445). پافشاري نداشتن ابوحنيفه و حنفيان متقدم بر جمع ميان دو حديث مختلف، برخلاف شيوة معمول نزد اصحاب حديث، از آنجاست كه بسياري از روايات منسوب به پيامبر(ص) را نامعتبر مىشناختند (نك: العالم...، 43- 45؛ دارمى، عثمان، 127 به بعد؛ دميري، 1/399). شافعى در جهت استوار ساختن موضع اصحاب حديث، روشهايى را براي جمع بين دو حديث مختلف تا حد امكان تدوين كرده (نك: الرسالة، 216-217، 282 به بعد)، و به طبقهبندي احاديث مختلف پرداخته، گاه آنها را از قبيل ناسخ و منسوخ يا مُجمَل و مفسّر شمرده، و گاه از روشهايى براي ترجيح بين دو روايت سخن گفته است (نك: اختلاف...، 40، جم). ابن خزيمه فقيهى ديگر از اصحاب حديث، به اين نظر شهره بود كه هرگز دو حديث با اسانيد صحيح با يكديگر در تضاد نخواهند بود و براي رفع هرگونه تضاد ظاهري، راهى براي تأليف وجود دارد (ابن صلاح، 285). در بازگشت به پايان سدة 2ق، بايد گفت كه برخى از قدماي معتزله چون ابراهيم نظّام نيز به سختى به اصحاب حديث تاخته، و بسياري از روايات آنان را برساخته دانستهاند (نك: ابن قتيبه، 27- 28؛ بغدادي، 89، 192)؛ گويا هموست كه در يكى از آثار خود مجموعهاي از روايات اصحاب حديث را گرد آورده، و دو به دو به بيان تضاد بين آنها پرداخته است (نك: ابن قتيبه، 87 به بعد). نظير چنين گزينشى از احاديث متضاد در روايات اصحاب حديث، در كتاب الايضاح فضل ابن شاذان نيشابوري (د 260ق) از متكلمان اماميه نيز ديده مىشود (نك: ص 26 به بعد). در ميان اماميه بايد كهنترين گفتار در باب اختلاف الحديث را روايت بلند ابان بن ابى عياش (د 138ق) به نقل از سُلَيم از امام على(ع) دانست كه در آن، وجود احاديث بر ساخته، احاديث ناشى از وهم صحابى، و نيز وجود ناسخ و منسوخ، عام و خاص و محكم و متشابه در احاديث نبوي عوامل تعارض ميان احاديث دانسته شدهاند (نك: كتاب سليم...، 103- 107؛ كلينى، 1/62 -64؛ نعمانى، 49-52؛ نيز براي مختصري از آن به روايت شعبى، نك: ابن جوزي، 142-143). از زبان امامان باقر، صادق، كاظم و رضا(ع) در سدة 2ق نيز احاديث پرشماري در شيوة برخورد با احاديث مختلف و جمع يا ترجيح ميان آنها نقل شده است (نك: حر عاملى، 18/75 به بعد؛ نوري، 3/185-186). از نيمة دوم سدة 2ق، اختلافات پيش آمده در احاديث مروي از امامان باقر و صادق(ع) نيز به مسألهاي مهم در محافل اماميه تبديل شده بود (مثلاً نك: طوسى، تهذيب...، 3/228) و بدينترتيب در دورههاي بعد عملاً بخش قابل ملاحظهاي از مباحث اختلاف حديث در ميان اماميه را اين موارد تشكيل مىداد. به هر روي اختلاف الحديث با تمامى جوانب آن در اين برهه از مسائل موردبحث در محافل امامى بوده است و برپاية آنچه از عنوان يكى از آثار نايافتة عبدالله بن جعفر حميري برمىآيد ( كتاب ما بين هشام بن الحكم و هشام بن سالم و القياس و الارواح و الجنة و النار و الحديثين المختلفين، نك: نجاشى، 220)، ميان دو صاحب نظر بزرگ امامى: هشام بن حكم و هشام بن سالم در مسألة دو حديث مختلف، اختلافنظرهايى بوده است؛ بهعلاوه در ميان آثار هشام بن حكم، ذكر كتابى با عنوان الاخبار آمده است (نك: همو، 433؛ طوسى، الفهرست، 175؛ قس: ابن نديم، 224؛ براي روايات موجود از طريق آن دو در اين باره، نك: كلينى، 1/69، 2/218؛ كشى، 224). در همان نيم سده، متنى كوتاه در روشهاي ترجيح ميان دو حديث مختلف به روايت عالم واقفى داوود بن حصين از عمر بن حنظله رواج يافت كه نزد حديث گرايان اماميه مقبوليتى فراوان يافت و در دورههاي بعد نيز با عنوان «مقبولة عمر بن حنظله» پذيرشى فراگير يافت (براي متن روايت، نك: كلينى، 1/67؛ ابن بابويه، من لايحضره...، 3/5 -6؛ طوسى، تهذيب، 6/301-302؛ براي نقدهاي آن، نك: صاحب معالم، 247، 272). در سدههاي بعد نيز مسألة اختلاف الحديث، به عنوان مسألهاي حساس هم از سوي محدثان و هم متكلمان اماميه موردبررسى قرار گرفت و علاوه بر كتب مستقل، برخى از علما چون كلينى در الكافى (1/62 به بعد)، ابن بابويه در الاعتقادات (ص 17 به بعد) و مفيد در تصحيح الاعتقاد (ص 146-147) بابى را بدين موضوع اختصاص دادند. آثار مستقل در اين زمينه از مذاهب گوناگون، عمدتاً به سدههاي 2- 5ق تعلق دارند و از سدة 5ق به بعد اين موضوع بهصورت بابى از مباحث اخبار در كتب اصول فقه (مثلاً ابوالحسين بصري، 2/672 به بعد؛ سرخسى، 2/12 به بعد؛ محقق حلى، 154 به بعد)، يا به عنوان بابى در كتب علوم الحديث (مثلاً ابن صلاح، 284 به بعد؛ ابن جماعه، 60 به بعد؛ ابن حجر، 69 به بعد) مطرح شده است. آنچه از تأليفات مستقل مذاهب گوناگون اسلامى در موضوع اختلاف الحديث شناخته شده، عبارتند از: 1. اختلاف الحديث، تأليف يونس بن عبدالرحمان (ح 125 - بعد از 200ق/ح 743- بعد از 816 م)، فقيه و متكلم نامدار امامى (نك: طوسى، الفهرست، 181؛ قس: ابن نديم، 276؛ نجاشى، 447). اكنون تنها رواياتى چند در باب اختلاف الحديث از يونس بن عبدالرحمان در دست است (نك: كلينى، 1/40، 67؛ كشى، همانجا؛ طوسى، امالى، 1/236- 237؛ نيز حر عاملى، 18/85، شم 30، به نقل راوندي). 2. اختلاف الحديث، اثر ابوعبدالله محمد بن ادريس شافعى (150-204ق/767- 819م)، كه متنى در بررسى احاديث «مختلف» فقهى به روايت ربيع بن سليمان از شافعى است و گاه بخشى از كتاب الام دانسته شده است (نك: سيوطى، 2/175-176). اين كتاب كه كهنترين اثر بازمانده در اختلاف الحديث است، بارها از جمله در بيروت (1406ق/1986م) بهكوشش محمد احمد عبدالعزيز به چاپ رسيده است. 3. اختلاف الحديث، تأليف محمد بن ابى عمير بغدادي (د 217ق/832م)، ديگر عالم برجستة امامى (نك: نجاشى، 327). 4. اختلاف الحديث، اثر على بن مدينى (د 234ق/849م)، از عالمان اصحاب حديث بغداد (نك: ذهبى، 11/60). 5. اختلاف الحديث، تأليف احمد بن ابى عبدالله برقى (د 274 يا 280ق/887 يا 893م)، محدث امامى و گردآورندة مجموعة المحاسن (نك: طوسى، الفهرست، 20). 6. تأويل مختلف الحديث، اثر عبدالله بن مسلم ابن قتيبه (د 276ق/ 889م)، عالم پر شهرت اصحاب حديث كه گاه با عناوينى ديگر چون اختلاف الحديث نيز خوانده شده است (نك: ابن نديم، 86؛ رودانى، 127). ابن قتيبه در اين اثر، هم احاديث اعتقادي و هم فقهى را موردبررسى قرار داده است. بعدها اهل حديث بر اين كتاب انتقادهايى داشتهاند (نك: ابن صلاح، 285؛ نووي، 2/176). اين كتاب بارها از جمله در بيروت (1393ق/1973م) به كوشش محمد زهري نجار به چاپ رسيده است (براي كارهايى در تلخيص و ترجمة آن، نك: ه د، 4/457). 7. اختلاف الحديث، تأليف زكريا بن يحيى ساجى (د 307ق/919م)، از عالمان اصحاب حديث و گراينده به شافعى (نك: سبكى، 3/300). 8. كتاب الحديثين المختلفين، اثر محمد بن احمد بن داوود قمى (د 368ق/979م)، از فقيهان اماميه (نجاشى، 384). 9. جواب المسائل فى اختلاف الاخبار، از محمد بن محمد بن نعمان شيخ مفيد (د 413ق/1022م)، فقيه و متكلم نامدار امامى (همو، 400). 10. كتاب الحديثين المختلفين، تأليف احمد بن عبدالواحد ابن عبدون (د 423ه /1032م)، راوي و فقيه امامى (همو، 87). 11. الاستبصار فى ما اختلف من الاخبار، اثر محمد بن حسن شيخ طوسى (د 460ق/ 1068م)، در 3 جزء (در برخى چاپها 4 مجلد) كه مفصلترين تأليف شناخته شده در اين باب است و به احاديث فقهى اختصاص دارد. الاستبصار كه يكى از كتب اربعه در اخبار اماميه است، بارها از جمله در نجف (1375-1376ق) به طبع رسيده است (براي اطلاعات بيشتر، نك: ه د، الاستبصار). گفتنى است كه گاه تأليفاتى چون مشكل الا¸ثار طحاوي (د 321ق/933م)، عالم شهير حنفى (چ حيدرآباد دكن، 1333ق، 4 ج) نيز به مناسبت نزديكى موضوع، با گونهاي از مسامحه به كتب اختلاف الحديث ملحق شدهاند (نك: سيوطى، 2/176؛ كتانى، 158). مآخذ: ابن بابويه، محمد، الاعتقادات، قم، 1413ق؛ همو، من لايحضره الفقيه، بهكوشش حسن موسوي خرسان، نجف، 1376ق/1957م؛ ابن جماعه، محمد، المنهل الروي، بهكوشش محيىالدين عبدالرحمان رمضان، دمشق، 1406ق/1986م؛ ابن جوزي، يوسف، تذكرة الخواص، نجف، 1383ق/1964م؛ ابن حجر عسقلانى، احمد، نزهة النظر، بهكوشش عبدالسلام مدنى، بنارس، 1403ق/1983م؛ ابن سعد، محمد، كتاب الطبقات الكبير، بهكوشش زاخاو و ديگران، ليدن، 1904- 1915م؛ ابن شاذان، فضل، الايضاح، بيروت، 1402ق/1982م؛ ابن صلاح، عثمان، علوم الحديث، بهكوشش نورالدين عتر، دمشق، 1404ق/1985م؛ ابنقتيبه، عبدالله، تأويل مختلف الحديث، بهكوشش محمد زهري نجار، بيروت، 1393ق/1973م؛ ابن ماجه، محمد، سنن، بهكوشش محمد فؤاد عبدالباقى، قاهره، 1952-1953م؛ ابن نديم، الفهرست؛ ابوالحسين بصري، محمد، المعتمد، بهكوشش محمد حميدالله و ديگران، دمشق، 1385ق/1965م؛ بغدادي، عبدالقاهر، الفرق بين الفرق، بهكوشش محمد زاهد كوثري، قاهره، 1367ق/1948م؛ حر عاملى، محمد، وسائل الشيعة، بيروت، داراحياء التراث العربى؛ خوارزمى، محمد، جامع مسانيد ابى حنيفة، حيدرآباد دكن، 1332ق؛ دارمى، عبدالله، سنن، دمشق، 1349ق؛ دارمى، عثمان، الرد على بشر المريسى، بهكوشش محمد حامد فقى، بيروت، دارالكتب العلميه؛ دميري، محمد، حياة الحيوان الكبري، قاهره، مكتبة مصطفى البابى الحلبى؛ ذهبى، محمد، سير اعلام النبلاء، بهكوشش شعيب ارنؤوط و ديگران، بيروت، 1405ق/1985م؛ رودانى، محمد، صلة الخلف، بهكوشش محمد حجى، بيروت، 1408ق/1988م؛ سبكى، عبدالوهاب، طبقات الشافعية الكبري، بهكوشش محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، 1383ق/1964م؛ سرخسى، محمد، اصول، به كوشش ابوالوفا افغانى، حيدرآباد دكن، 1372ق؛ سيوطى، تدريب الراوي، بهكوشش احمد عمر هاشم، بيروت، 1399ق/1979م؛ شافعى، محمد، اختلاف الحديث، بهكوشش محمد احمد عبدالعزيز، بيروت، 1406ق/1986م؛ همو، الرسالة، بهكوشش احمد محمد شاكر، قاهره، 1358ق/1939م؛ صاحب معالم، حسن، معالم الاصول، تهران، 1378ق؛ طوسى، محمد، امالى، بغداد/نجف، 1384ق/ 1964م؛ همو، تهذيب الاحكام، بهكوشش حسن موسوي خرسان، نجف، 1371ق؛ همو، الفهرست، نجف، كتابخانة مرتضويه؛ العالم و المتعلم، بهكوشش محمد رواس قلعهجى و عبدالوهاب هندي ندوي، حلب، 1392ق/1972م؛ كتاب سليم بن قيس، بيروت، مؤسسة اعلمى؛ كتانى، محمد، الرسالة المستطرفة، استانبول، 1986م؛ كشى، محمد، معرفة الرجال، اختيار طوسى، بهكوشش حسن مصطفوي، مشهد، 1348ش؛ كلينى، محمد، الكافى، بهكوشش علىاكبر غفاري، تهران، 1391ق؛ محقق حلى، جعفر، معارج الاصول، بهكوشش محمدحسين رضوي، قم، 1403ق؛ مفيد، محمد، تصحيح اعتقادات الامامية، قم، 1413ق؛ نجاشى، احمد، رجال، بهكوشش موسى شبيري زنجانى، قم، 1407ق؛ نعمانى، محمد، الغيبة، بيروت، 1403ق/1983م؛ نوري، حسين، مستدرك الوسائل، تهران، 1386ق؛ نووي، يحيى، «التقريب»، همراه تدريب الراوي (نك: هم ، سيوطى). احمد پاكتچى