اَخْتَسان، يا اِخْتِسان،تاجالدينمحمد بنصدر بنعلايىعبدوسى، اديب
پارسىگوي هند و رئيس دارالانشاي غياثالدين تغلق (حك 720- 725ق/1320-
1325م) و جانشين وي محمد بن تغلق (حك 725- 752ق). از وي با عنوان
اَخْسَتان نيز ياد شده است (ظهورالدين، 3(1)/177)، اما از آنجا كه تقريباً در
تمامى نسخههاي موجود كتاب وي بساتين الانس، نام او به صورت اختسان
آمده، اين صورت درست نمىنمايد. همچنين وي را با عنوان عبدوسى (خيامپور،
171؛ دانش پژوه، 33)، عيدروسى (جالبى، 1/487) و عيدوسى (ريو، ؛ II/752 ، TS شم
نيز آوردهاند كه بهنظر مىرسد دو شكل اخير تصحيف شدة عبدوسى باشد. اختسان
چنانكه خود مىگويد، در دهلى زاده شد و پدرش نيز از اهالى دهلى بود (گ 18
الف)؛ از اينرو وي را دهلوي (تقىالدين، گ 309 الف) و هندي نيز خواندهاند
(فصيح، 3/78). از آنجا كه اختسان تاريخ تأليف بساتينالانس را 726ق، و در 26
سالگى خود ذكر كرده است (همانجا)، مىتوان گفت كه ولادت وي در 700ق/1301م
روي داده است.
اختسان در 20 سالگى به رياست دارالانشاي دربار غياثالدين تغلق گمارده شد
(فرشته، 1/130؛ 409 S, , 2 و در لشكركشى به بنگال در اين منصب ملازم وي بود
و هنگام تسخير تيروت بيمار شد و مدتى نسبتاً طولانى در اين شهر در بستر افتاد
، TS) همانجا؛ ريو، ؛ II/753 S , 2 EI، همانجا). در همين ايام بود كه بساتين
الانس را تأليف كرد (همانجاها؛ ظهورالدين، همانجا). اختسان يكبار به عنوان
سفير به ايران گسيل شد، اما از تاريخ سفر و مدت اقامت وي در ايران و نيز
نام سلطانى كه وي به دربارش فرستاده شده بود، اطلاعى در دست نيست. محمد
بهامد خانى مىنويسد: اختسان را در بازپسين سالهاي سلطنت محمد بن تغلق به
دربار سلطان ابوسعيد ايلخانى در تبريز فرستادند و وي در راه بازگشت به هند در
تهاتة سند خبر درگذشت سلطان محمد را شنيد و در همانجا ماند و اندكى بعد درگذشت
(گ 405 ب)؛ اما از آنجا كه ابوسعيد ايلخانى در 736ق درگذشته است و اختسان
در بازپسين سالهاي سلطنت محمد، يعنى اندكى پيش از 752ق به ايران فرستاده
شده بود، سفارت وي در دربار ابوسعيد قابل پذيرش نيست.
كتاب بساتين الانس حكايت عشق شاه كشورگير و شاهزاده خانم ملك آراي از
داستانهاي هندي است. اختسان اين داستان عاشقانه را كه توسط يكى از
دوستانش از سنسكريت به فارسى ساده ترجمه شده بود، بهخواهش وي به نثر
فاخر فارسى درآورد و در خلال آن ابيات بسياري به فارسى و عربى از جمله
قصيدهاي در ستايش از محمدشاه گنجاند. او اين اثر را به سلطان محمد بن تغلق
تقديم كرد. كتاب با ستايش غياثالدين تغلق و محمد تغلق آغاز مىشود و با
سپاس از ياريهاي محمد به شاعر، پايان مىيابد. بساتين داراي 15 حكايت
متداخل به سبك كليله و دمنه و مرزباننامه است و در اغلب حكايتهاي آن
رويدادهايى چون بلبل شدن عاشق و گل شدن معشوق، يا حلول روح در كالبد
ديگري چون طوطى و جز آن ديده مىشود. نويسنده در خلال اين داستانها به
بيان مسائل سياسى و امور كشورداري پرداخته است. مهمترين بخش اين اثر
مقدمة مفصل آن است كه آگاهيهايى دربارة مؤلف و نيز وقايع دورة غياثالدين
تغلق، بهويژه لشكركشى وي به بنگال و تيروت و نيز رويدادهاي دورة محمدشاه
بهدست مىدهد. بهسبب اهميتى كه اين مقدمه از نظر تاريخى دارد، آنرا مكمل
تاريخ فيروزشاهى تأليف برنى دانستهاند. در مقدمة آن، نظريات اصلاح طلبانة
محمدشاه نيز آمده است. از آنجا كه مقدمة بساتين الانس اطلاعات فراوانى از
دوران سلطنت تغلق بهدست مىدهد، آن را تاريخ تغلق شاه نيز ناميدهاند
(مركزي، 5/560؛ ريو، II/752-753 Sا , EI، همانجا).
مؤلف در مقدمه تمايل خويش را به تأليف كتابى دربارة پيروزيهاي سلطان بيان
داشته است، اما اشتغالات حرفهاي و التزام در ركاب سلطان را مانع از آن
دانسته، و افزوده است كه سلطان نيز به وي اجازة چنين تأليف عظيمى را
نمىدهد.
اختسان در اين كتاب كه از آثار نادر ادبى به زبان فارسى پيش از دورة
گوركانيان است، نهتنها به وقايع تاريخى، كه به بيان نكات فرهنگى و آداب
و رسوم زمان خويش نيز پرداخته است و در آن اشاراتى به نقاشى،
چهرهپردازي، موسيقى و آلات آن، چوگان و شطرنج، نيز اعياد و آيينهاي مربوط
به آنها، مراسم روز عاشورا، آداب و رسوم مختلف و جز آن بهچشم مىخورد.
از اين كتاب نسخههايى در موزة بريتانيا به شمارة 7717 (ريو، )، II/752 در
كتابخانة تكلو اوغلوي تركيه بهشمارة 3968 («فهرست...1»، 252 -251 )، در
توپكاپىسرايى ، TS) شم و در آكادمى علوم لنينگراد بهشمارة 997ب (منزوي،
5/3532) موجود است. بساتين الانس توسط شيخ فخرالدين ابن نشاطى در 1066ق/
1655م به زبان اردوي دكنى ترجمه، و به نظم كشيده شده (جالبى، 1/487)، و
محمدقاسم هندوشاه مؤلف تاريخ فرشته نيز آنرا خلاصه كرده است (فرشته،
1/130).
مآخذ: اختسان، محمد، بساتينالانس، نسخة خطى لكهنو، شم 15-297؛ بهامد خانى،
محمد، تاريخ محمدي، نسخة خطى موزة بريتانيا، شم 137 ؛ or تقىالدين كاشى،
خلاصة الاشعار، نسخة خطى كتابخانة خدابخش پتنه، شم 684؛ جالبى، جميل، تاريخ
ادب اردو، لاهور، 1975م؛ خيامپور، عبدالرسول، «چند كتاب خطى مهم فارسى در
گوشهاي از آسياي صغير»، نشرية دانشكدة ادبيات تبريز، تبريز، 1329ش، شم 3-4؛
دانشپژوه، محمدتقى، «نسخههاي خطى در كتابخانههاي اتحاد جماهير شوروي»،
نشرية كتابخانة مركزي دانشگاه تهران، تهران، 1358ش، دفتر هشتم؛ ظهورالدين
احمد، «اس دورگى شاعري»، تاريخ ادبيات مسلمانان پاكستان و هند، بهكوشش
محمدباقر و وحيد ميرزا، لاهور، 1971م؛ فرشته، محمدقاسم، تاريخ، كانپور،
1290ق/1874م؛ فصيح خوافى، مجمل فصيحى، بهكوشش محمود فرخ، مشهد، 1339ش؛
مركزي، خطى؛ منزوي، خطى؛ نيز:
EI 2 , S; Rieu, C., Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum,
London, 1966;TS,fars 5 e; T O rkiye yazmalar o toplu katalogu, Istanbul, 1984.
نذير احمد