responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 6  صفحه : 2438
ابوالفتح ديلمی
جلد: 6
     
شماره مقاله:2438

َبوالْفَتح‌دِيًلَمي، ناصربن‌حسن بن محمد(مه 444ق/1052م)، عالم ودولتمرد زبدي يمن ومؤلف كتابي بزرگ درتفسير، درمأخذ گوناگون دربارة نام ونسب وي اقوال مختلفي آورده‌اند. برخي نسب او را به امام حسن(ع) وبرخي ديگر به امام حسين(ع) رسانده‌اند (نكـ: عرشي، 36؛ محلي، 2/99؛ يحيي، 1/246؛ زباره، ائمه، /90) و نام وي را به صورت هاي حسين بن ناصر يا ابوالفتح بن ناصر نيز آورده‌اند (محلي، يحيي، همانجاها)
سال تولد و همچنين زندگاني ابوالفتح در ايران، بر ما پوشيده است. گفته اند كه در 430ق/1039م د ر نواحي ديلم(در شمال ايران9 دعوت زيدي خويش را آشكار كرد(عرشي، زباره، همانجاها)، اما از چگونگي اين دعوت و فعاليت وي چيزي گفته نشده‌است. مهم‌ترين بخش زندگاني ابوالحتح ازهنگامي آغازمي‌شود كه اودر 437ق به البون يمن درآمد (شيباني،13؛يحيي،همانجا به علت شيوع فسق وتبهكاري، مردم را به قيام فرا خواند وهدف خويش را ازاين دعوت بر پاداشتن قوانين كتاب وسنت وعمل به احكام شرع وگسترش علم، اعلام كرد(نكـ:محلي، 2/103؛ زباره، همان،1/91). وي مبلغان خويش را به مناطق مختلف قسمت علياي يمن گسيل داشت ودعوت نامه‌هايي خطاب به همة مردم به هرسوي روانه كرد(حداد، 182-183؛محلي، 2/100). پس ازاينكه نام اودريمن انتشار يافت وكارش بالا گرفت، با مساعدت بني همدان درلبون به جمع‌آوري لشكر پرداخت. سپس شهر صعده را- كه پناهگاه فرزندان الهادي الي الحق(حك 284-298ق/897-911م) اولين امام زيدي يمن بود-با كشتار وخرابي بسيار به تصرف درآورد ومنطقة ظاهر را مسخر كرد ودرهمين جا درنزديكي ذئبينٍ‌دژ ظفار را بنياد نهاد(شيباني،همانجا؛ محلي، 2/104؛ زباره،همان، 1/92؛ نيز نكـ: ).
ابوالفتح درشوال(نكـ:همانجا) يا ذيقعدة 437 صنعا را تصرف كرد. وي پس ازورود به شهر وچيرگي يافتن برخزاين آن بيعت جعفر ابن قاسم عياني را كه رهبري زبديان را درآنجا برعهده داشت، به دست آورد(همانجا). ابوالفتح دوفرزند قاسم بن حسن عياني را بر آن شهر گماشت وسعيدبن يزيد ازمردم صحراي صنعا را به قضا منصوب كرد(يحيي، شيباني، زباره، همانجاها). سپس خود به ذئبين بازگشت وتا صفر سال بعد درآنجا ماند در438 ق ازذئبين به حدان (در پايين وادي‌السر ازبلاد بني حشيش) وازآنجا به عُلَب (جنوب شهر صنعا) رفت ودژ علب رابنا ودرآنجا استقرار يافت وقدرت وي رو به فزوني گذاشت ازسوي ديگر با ارسال دعوت نامه‌اي به رؤساي قبايل عنس، 100 سوار ازجانب آنان به خدمت اودرآمده، با وي بيعت كردند(يحيي، 1/246-247؛زباره،همانجا).
شايان ذكر است كه درسدة 4 ق صنعا وتوابع آن شاهد درگيريهاي پي درپي قبايل مختلف آن سامان بود. آل ضحاك با رهبري محمدبن قيس بن ضحاك، آل حاشد با رياست ابن ابي حاشد وقبيلة خولان با فرماندهي ابن ابي الفتوح،‌هركدام درصدد دست يافتن به حكومت صنعا بودند. دراين ميان نبايد وجود جعفربن قاسم عياني رهبر زيديان آنجا را، ناديده گرفت(نكـ: حداد، 182)، شايد به همين علت ابوالفتح با جعفربن قاسم طرح دوستي ريخت واورا به امير الامرائي خود برگزيد ويك چهارم ماليات رابه وي واگذار كرد(يحيي،زباره، همانجاها)، اگرچه اين دوستي ديري نپاييد وبه سرعت روابط اين دوبه تيرگي گراييد. شايد بتوان ريشة اين اختلاف را درهمان مناقشات قبيله‌اي وحضور مدعي جديدي چون ابوالفتح درصحنة سياست صنعا جست وجو كرد. به هرصورت جعفربن قاسم همراه با ابن ابي حاشد ازصنعا خارج شد ودرمقابل ابوالفتح قرارگرفت. ابوالفتح نيز كه احتمالاً در مقر خود درعلب بود، به خرابي خانه‌هاي بني حارث وبني مروان فران داد. ابن ابي الفتوح وابن ابي حاشد ازاين عمل ابوالفتح خشمگين شدند وبه صنعا رفتند وواليان وكارگزاران ابوالفتح را ازمناصب خود خلع كردند وياران وي را ازجامع شهر بيرون راندند ونام ابوالفتح را ازخطبه انداختند(شيباني،13؛ يحيي، زباره، همانجاها). درپي شورش اين دو ابوالفتح ازعلب خارج شده به الجوف وسپس به البون وعنس بازگشت. جعفربن قاسم به تعقيب وي پرداخت ونبردهاي بسياري بين اين دو برسر تصرف استحكامات نظامي دراثافت وعجيب درگرفت(يحيي، همانجا؛ زباره، ائمه، 1/92).
در439 ق قدرت ابوالفتح با ظهور علي بن محمد صليحي بنيان گذار حكومت باطنية صليحيون واشغال جبل مسار توسط او روبه زوال گذاشت وبا قدرت روزافزون صليحي مردم ازياري كردن ابوالفتح روي گرداندند ونزديكانش هم به وي پشت كردند. اوازبيم صليحي ازشهري به شهري مي رفت وبين شهرهاي بني خولان و عنس وذئبين درگريزبود(يحيي، 1/248، 250؛زباره، همان، 1/93)، تاسرانجام صليحي بر صنعا وسپس برسراسر يمن چيرگي يافت(همان،1/92-93؛ يحيي، 1/249). شايد بتوان يكي ازعوامل پيروزي صليحي برصنعا رانتيجة اختلافات داخلي سرداران واميران ابوالفتح با وي ونيز رقابت بين قبايل يمني وتعصبات قبيله‌اي دانست (نكـ:حداد، 183).
به هرحال پس ازاشغال صنعا درربيع‌الاول 444 توسط صليحي، ابوالفتح ناچار به نجاح، حاكم تهامه روي آورد ودرنامه‌اي وي را برضد صليحي برانگيخت واخراج صليحي ازصنعا وتصرف آنجا را درخواست نمود. مكاتبات بين ابوالفتح ديلمي ونجاح به تيرگي روابط بين صليحي ونجاح انجاميد(همداني، 82). نجاح لشكر انبوهي به نبرد صليحي فرستاد،‌ولي برتري ازآن صليحي بود وسرانجام در اواخر 444 ق صليحي درشهر عنس با ابوالفتح وگروهي ازيارانش درآويخت. ابوالفتح وهمراهانش دراين نبرد به قتل رسيدند ودرمحلي درنجدالجاح نزديك رداع به خاك سپرده شدند(زباره، همانجا؛ براي تاريخهاي ديگر درمورد سال كشته شدن وي، نكـ:محلي، 2/104؛ زباره،‌اتحاف، 51،نيز نكـ:شيباني، همانجا). بعدها فرزندش محمد بن ناصر جنازة پدررا به ردمان ازشهرهاي عنس منتقل كرد و گويند سرابوالفتح را به صنعا بردند وجسدش را درافيق ازشهرهاي عنس به خاك سپردند(همداني،82،83؛ يحيي، 1/250؛ زباره، ائمه، 1/93؛ محلي، همانجا).
درسدة 11 ق برمقبرة وي بنايي ساختند كه به «قاع ديلمي» مشهور شد. ازنسل وي علماي بزرگي درشهرذمار وغير آن برخاستند كه به بنوديلمي مشهور بودند(زباره،‌همانجا، ).
آثار: ابوالفتح تأليفاتي داشته كه مهم‌ترين آنها، تفسيري برقرآن مجيد در 4 جزء بوده است(محلي، 2/99؛زرزور، 141). نسخه‌اي ازاين تفسير با عنوان البرهان في تفسير القرآن دركتابخانه صنعا موجود است(صنعا،1/104) ونيز يك برگ با عنوان«تفسير القرآن الكريم» درمجموعه‌اي دركتابخانة برلين نگهداري مي‌شود(آلوارت، شم:4950). شايان ذكر است كه زرزور ذيل عنوان التفسيرالكبير، به شرحي دربارة تفسير اوپرداخته است وعلاوه براينكه بخشي از تفسير سورة معراج را از اين كتاب نقل كرده، اختتاميه نسخة را نيز آورده است(ص141-143)، اما در پاورقي و مآخذ كتابش نام نسخة را البرهان ذكر كرده است و از ظاهر امر چنين بر مي‌آيد كه التفسير الكبير چيزي جز البرهان نيست.
از ديگر آثار اوست: الرسالة المبهجه في الرد علي الفرقه الضاله المجلجله (يعني مطرفيه)، كه نسخه‌اي از آن در كتابخانة برلين(آلوارت، همانجا)موجود است؛ مسائل قاسم بن العباس، كه پاسخ ابوالفتح به سؤالات فقهي و كلامي است و نسخه‌اي از آن در موزة بريتانيا وجود دارد (ريو، 797-796)نيز محلي (2/100-104)، متن كامل دعوت نامة ابوالفتح را كه در آن مردم يمن را به قيام فراخوانده است، در الحدائق الورديه آورده‌است.
مآخذ: حداد، محمد يحيي، تاريخ اليمن السياسي، يمن، 1396ق/1976م: زباره، محمد ابن محمد، اتحاف المسترشدين، صنعا، 1343 ق؛ ائمه اليمن، تعز، 1372ق/1952م ؛ زرزور، عندنان، الحاكم الجشمي و منهجه في تفسير القرآن، بيروت، مؤسسة الرساله؛ شيباني، عبدالرحمن بن علي،قره العيون في اخبار الميمون، نسخة عكسي موجود در كتابخانة مركز؛ صنعا، خطي؛ عرشي، حسين بن احمد بلوغ المرام في شرح مسك الختام، به كوشش انستاس ماري كرملي، بيروت، 1939م؛ محلي، حميد بن احمد، الحدائق الورديه، بيروت، دار اسامه: همداني، حسين بن فيض‌الله، الصلحيون والحر:ه الفاطميه في اليمن ،‌قاهره مكتبه مصر: يحيي بن حسين،‌ غايه الاماني في اخبار القطر اليماني، به كوشش سعيد عند الفتاح عاشور و محمد مصطفي زياده، قاهره، 1388ق/1986م؛نيز:
Ahlwardt, , Rieu, Ch., Supplement to the Catalogue of the Arabic Manuscripts in the British Museum, London, .

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 6  صفحه : 2438
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست