اِبْنِ سَيّار، ابوماهر موسى بن يوسف (د ح 350ق/961م)، حكيم و پزشك ايرانى معاصر با آل بويه. ابن قفطى در شرح حال مختصري از او، وي را با كنية ابوعمران ياد كرده است (ص 209). ابن سيار در شيراز ديده به جهان گشود و در همانجا پرورش يافت و به تحصيل طب و حكمت پرداخت و در آن فنون و نيز در منطق نامور شد (بيهقى، 72؛ نامة دانشوران، 2/49). وي كه در تدريس طب نيز نامآور بود، شاگردان بسياري تربيت كرد كه همه از پزشكان بزرگ آن روزگار به شمار مىآيند و از آن جملهاند: على بن عباس مجوسى اهوازي، صاحب كتاب معروف و معتبر آن روزگار، كامل الصناعة الطبية (مجوسى، 1/2؛ ابن ابى اصيبعه، 2/230) كه از استاد خود به نيكى ياد كرده و به شاگردي او افتخار داشته است (فيلسوفالدوله، 1/158)؛ احمد بن محمد طبري، صاحب كتاب المعالجات البقراطية؛ ابوعلى احمد بن مندوية اصفهانى، صاحب كتاب الكافى فى الطب (الگود، 190؛ مير، 8). ابن سيار در جراحى و مداواي تب مهارت تام داشت، چنانكه ظفرة (ناخنك) چشم و سلعة (زخم يا گره گوشتى) گردن عضدالدولة ديلمى را چنان با استادي جراحى كرد كه كوچكترين نشانى برجاي نماند، به همين سبب امير ديلمى او را سخت بنواخت و هداياي شايستهاي براي او فرستاد، اما او از پذيرفتن آنها سرباز زد و انجام اين عمل را وظيفة پزشكى خود دانست ( نامةدانشوران، 2/50؛ نجمآبادي، 669). به گفتة ابن قفطى، وي ظاهراً با ابوطيب ابراهيم بن نصر همكاري داشته و به معالجة بيماران مىپرداخته است (ص 209). با اينكه ابن سيار در يكى از درخشانترين ادوار فرهنگ و تمدن اسلامى مىزيست، اما آثار زيادي از خود برجاي ننهاد (براون، 89). مهمترين آثار ابن سيار كه نامى از آنها برجاي مانده، اينهاست: مقالهاي در فصد؛ تعليقات بر كُنّاش اسحاق بن حنين (ابن ابى اصيبعه، همانجا)؛ تعليقات بر كناش يوحنابنسرابيون (ابنقفطى، 209؛ لكلرك، )؛ I/377 ديوان شعر (بغدادي، 1/485)؛ رساله در آلات جراحى؛ كتابى موسوم به چهل باب در طب نظري و عملى؛ تعليقات بر رسالة اَغلوقُن جالينوس كه جالينوس آن را به توصية فردي به نام گلاكيون (معرّب آن: اغلوقن) به رشتة تحرير در آورده است: (ابن ابى اصيبعه، 1/137؛ نامة دانشوران، 2/52)؛ رسالة فى الستة الضرورية (فيلسوفالدوله، 1/159). مآخذ: ابن ابى اصيبعه، احمد، عيون الانباء، بيروت، 1377ق/1957م؛ ابن قفطى، على، اخبار العلماء، قاهره، 1326ق؛ الگود، سيريل، تاريخ پزشكى ايران، ترجمة باهر فرقانى، تهران، 1356ش؛ براون، ادوارد، طب اسلامى، ترجمة مسعود رجبنيا، تهران، 1344ش؛ بغدادي، ايضاح؛ بيهقى، على، تتمة صوان الحكمة، به كوشش محمد شفيع، لاهور، 1351ق؛ فيلسوفالدوله، مطرح الانظار فى تراجم اطباء الاعصار، چاپ تبريز، 1334ق/1916م؛ مجوسى، على، كامل الصناعة الطبية، نسخة عكسى موجود در مركز؛ مير، محمدتقى، پزشكان نامى فارس، شيراز، 1348ش؛ نامة دانشوران، به كوشش سيدرضا صدر، قم، 1338ش؛ نجمآبادي، محمود، تاريخ طب در ايران پس از اسلام، تهران، 1353ش؛ نيز: , Lucien, Histoire de la M E decine arabe, Paris, 1876. علىاكبر ديانت تايپ مجدد و ن * 1 * زا ن * 2 * زا