پالِرْمو(به عربی: بلرم)، نام استان و مرکز
آن و بزرگترین شهر و بندر جزیرۀ سیسیل، واقع در کرانههای دریای تیرنه. پالرمو با
موقعیت ممتاز بندرگاهی که در کنار خلیج پالرمو و دشتهای سرسبز کنکادُرو1 واقع
است(کلمبیا2؛ بریتانیکا، XIII/930).
این بندر مهمترین مرکز بازرگانی، کشاورزی و صنعتی جزیرۀ سیسیل بهشمار میرود.
عمدهترین صنایع آن نساجی، ماشینسازی، کشتیسازی، فولاد، شیمیایی، کاغذسازی،
چرمسازی، مبلمان، شیشهسازی و سیمان است(انکارتا3). پالرمو با 671هزارتن جمعیت (در
1383ش/2004م)، پنجمین شهر بزرگ ایتالیا به شمار میرود(«فرهنگ جهانی4»).
پیشینۀ تاریخی: بندر پالرمو که در سدۀ 8قم توسط بازرگانان فینیقی بنیاد نهاده شد،
«پانورموس» و یا «زیز» خوانده میشد. پس از فینیقیان، کارتاژیها آنجا را به بندری
فعال بدل ساختند و به دور شهر حصاری کشیدند. در 241قم در جنگ اول پونیک رومیان این
شهر را تصرف کردند(ماله، 76-78؛ رکلو، I/559؛ ایست، 282-283). به روزگار آوگوستوس،
امپراتور روم(27قم-14م)یک کلنی رومی در پالرمو ساخته شد. در نیمۀ دوم سدۀ 5م، گتها
و استروگتها پالرمو را به تصرف خود درآوردند. این شهر در 535م توسط بلیزاریوس از
فرماندهان روم شرقی به قلمرو بیزانس افزوده شد و به تدریج رونق پیدا کرد و دومین
شهر بزرگ سیسیل به شمار آمد و تا استیلای مسلمانان بر پالرمو در قلمرو امپراتوری
بیزانس باقی ماند(مدنی، 38؛ نورویچ، 51؛ «فرهنگ بیزانسی...5»؛ بریتانیکا، همانجا).
به روایتی این شهر در 212ق/827م به دست زیادةبن اغلب، و به روایتی دیگر در 217ق فتح
شد(ابناثیر، 6/333-335؛ ابنخلدون، 4/254)؛ آنگاه عربهایی از قبایل یمنی، قیس،
قریش و شاخههایی از قبایل بربر و نیز مسلمانانی از نواحی شام و نقاط دیگر در آن
اقامت گزیدند(احمد، 110-111). از آغاز چیرگی مسلمانان بر پالرمو تا استیلای فاطمیان
مصر برجزیرۀ سیسیل در 297ق/910م این شهر در قلمرو اغلبیان قرار داشت(همو، 41).
در دهههای آغازین سدۀ 4ق شهرهای جزیرۀ سیسیل از جمله پالرمو دستخوش شورش و
ناآرامیهایی بود. از جملۀ این شورشها قیام طبریان ایرانی تبار بود؛ خلیفۀ فاطمی
برای سرکوب این قیام در 335ق/947م، حسنبنعلیکلبی را به پالرمو گسیل داشت و با
سرکوب ناآرامیهای آنجا، دورۀ 90سالۀ حکومت کالبیان بر سیسیل و نیز پالرمو آغاز
شد(همو، 49).
در دورۀ چیرگی مسلمانان بر پالرمو این شهر به تدریج چهرۀ یک شهر اسلامی ـ شرقی به
خود گرفت(«پالرمو6»). به گزارش ابنحوقل، جهانگرد و جغرافیانویس سدۀ 4ق که از
پالرمو دیدار کرده، این شهر به 5 محله تقسیم میشده که دو محلۀ آن دارای بارو بوده
است. محلۀ قصر واقع در قسمت قدیمی شهر استحکامات و برجهایی داشته است که در آن
بازرگانان و اشراف شهر زندگی میکردهاند. در محلۀ خالصه، دیگر محلۀ محصور شهر امیر
و ملازمانش به سر میبردهاند و ادارات دولتی، زرادخانه، حمامها و زندان شهر در آن
واقع بوده است. حارةالصقالبة پرجمعیتترین و وسیعترین محلۀ شهر بود که در آن
اسلاوها به سر میبردهاند. این محله در قسمت ساحلی شهر قرار داشت و محل رفتوآمد
دریانوردان و بازرگانان خارجی بود. دو محلۀ دیگر شهر، یعنی الحارةالجدیدة و
حارةالمسجد بود که بیشتر بازارها در این دو محله واقع بود و پیشهوران و صنعتگران
در آن ساکن بودند. در این زمان پالرمو حدود 300هزار سکنه داشته است. و این شهر بیش
از هر شهر اسلامی دیگری که ابنحوقل دیده بود، مسجد داشته است. وی از 300مسجد در
این شهر یاد میکند که مهمترین آنها مسجد جامع است و مسلمانان آن را از کلیسا به
مسجد تبدیل کرده بودند. این مسجد گنجایش بیش از 7 هزارتن نمازگزار داشته است. از
شگفتیهای این شهر که ابنحوقل از آن یاد کرده، وجود تابوتی چوبی آویزان از سقف
معبدی بوده است که بنا بر باور مسیحیان پیکر ارسطو در آن قرار داشته است و آن را
ستایش میکردهاند و درمان دردهایشان را از آن میطلبیدند(1/118-121؛ نیز نک:
احمد، 62-63). مقدسی دیگر جغرافیانویس سدۀ 4ق/10م نیز در احسنالتقاسیم از بزرگی و
آبادانی پالرمو یاد کرده است(ص231-232).
در 464ق/1072م نُرمنها پس از 5ماه محاصرۀ پالرمو آنجا را به تصرف خود درآوردند و
ساکنان مسلمان شهر به شرط آزاد بودن در اجرای احکام شریعت اسلامی تسلیم مهاجمان
شد(نورویچ، 177-182؛ ساندرز، 155؛ «پالرمو»).
فرمانده نرمنها به فرهنگ اسلامی علاقه داشت و نظام اداری ـ اسلامی را تماماً برهم
نزد، اما به تدریج سیمای اسلامی ـ شرقی پالرمو در این دوره تغییر کرد؛ در همین زمان
بسیاری از علوم مسلمانان به اروپا منتقل شد(نیکلسن، 441؛ حتی، 607). در دورۀ حاکمیت
نرمنها پالرمو به عنوان شهری بینالمللی که در آن ملیتهای مختلفی به سر میبردند،
باقی ماند و زبان عربی همچنان در آنجا به طور گسترده به کار میرفت(ایست، 292-293؛
نورویچ، 176؛ رکلو، I/515؛ «دائرةالمعارف...7»، XXVI/65).
نخستین کارگاه کاغذسازی اروپا در پالرمو ساخته شد و سندی به تاریخ 495ق/1102م با
امضای فرمانده نرمنها در دست اوست(نورویچ، 177). دربار نرمنها محل آمدوشد هنرمندان،
شاعران و دانشمندان بود. از آن میان، ادریسی جغرافینویس معروف مسلمان سدۀ 6ق بود
که کتاب نزهةالمشتاق را برای آنان نوشت(نک: احمد، 95).
فرمانروایی نرمنها، دوران طلایی پادشاهی سیسیل به مرکزیت پالرمو به شمار میرود. در
590ق/1194م فردریک دوم پادشاه ژرمنها بر سیسیل و از جمله پالرمو چیره شد و در این
شهر تاجگذاری کرد. در این زمان جمعیت پالرمو حدود 100هزارتن گزارش شده، درحالی که
به هنگام ورود نرمنها این شهر 300هزار سکنه داشته است(ایست، 309؛ بریتانیکا،
III/930). سرانجام با درگذشت ابوزکریا، امیر تونس در 647ق/1249م مسیحیان پالرمو به
مسلمانان ساکن شهر حمله بردند و آنان ناچار سیسیل را ترک گفتند و بدین ترتیب اسلام
از پالرمو رخت بربست(ابنخلدون، 6/400-401).
ابنجبیر که در 580ق/1184م در آخرین دهههای حضور مسلمانان در پالرمو از این شهر
دیدن کرده، آن را شهری متأثر از فرهنگ و تمدن اسلامی وصف کرده است. به گزارش او
زنان مسیحی ساکن شهر همانند زنان مسلمان رخت بر تن میکردهاند و با وجود تنگناهایی
که برای مسلمانان وجود داشت، آنان همچنان دارای بازار و مساجد خاص خود بودند.
آرزومندی ابنجبیر از بازگشت وضعیت شهر به دورۀ چیرگی مسلمانان بر آنجا، حکایت از
وضع نامناسب مسلمانان دارد(ص 330-331). همزمان با اخراج مسلمانان از پالرمو، یاقوت
نیز از فساد و تباهی مردم آن سخن گفته، و از این شهر به بدی یاد کرده
است(1/719-720).
مآخذ: ابناثیر، الکامل؛ ابن جبیر، محمد، رحلة، به کوشش ویلیام رایت و دخویه، لیدن،
1907م؛ ابنحوقل، محمد، صورةالارض، به کوشش کرامرس، لیدن، 1938م؛ ابنخلدون، العبر،
به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، 1981م؛ احمد، عزیز، تاریخ سیسیل در دورۀ
اسلامی، ترجمۀ نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران، 1362ش؛ ادریسی، محمد،
نزهةالمشتاق، بیروت، 1409ق/1989م؛ ماله، آلبر و ژول ایزاک، تاریخ رم، ترجمۀ
غلامحسین زیرکزاده، تهران، 1332ش؛ مدنی، احمدتوفیق، المسلمون فی جزیرة صقلیة و
جنوب ایطالیا، الجزایر، 1968م؛ مقدسی، محمد، احسنالتقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن،
1906م؛ یاقوت، بلدان؛نیز:
Britannica, macropaedia, 1978; The Columbia Encyclopedia, 2001; East, W. G., A
Historical Geography of Europe, London, 1960; Encarta Reference Library, 2004;
Enciclopedia Italiana, Rome; Hitti, Ph. K., History of the Arabs, London, 1937;
Nicholson, R. A., A Literary History of the Arabs, Cambridge, 1953; Norwich, J.
J., The Normans in the South 1016-1130, London, 1967; The Oxford Dictionary of
Byzantium, New York, 1972; »Palrmo«, Best of Sicily, www.bestofsicily.com;
Reclus, E., Nouvelle géographie universelle, Paris, 1885; Saunders, J. J., A
History of Medieval Islam, London, 1972; The World Gazetteer,
www.world-gazetteer.com
مهدی کیوانی
1. Concad’Oro 2. The Columbia… 3. Encarta… 4. The World… 5. The Oxford… 6.
»Palermo« 7. Enciclopedia…