بَنوري، ابوعبدالله آدم بن اسماعيل، ملقب به معزالدين د 3 شوال 053ق/5
دسامبر 643م، از عارفان سلسلة نقشبندية مجدديه و از نامدارترين خلفاي شيخ
احمد سرهندي. وي از سادات حسينى بود و سلسلة نسبش، چنانكه خود در مقدمة
كتابِ نكات الاسرار آورده است، از سوي پدر با 9 واسطه به امام موسى بن
جعفرع مىرسيد. خانوادة مادري او نيز در اصل افغانى بودند. خاندان وي مدتها
پيش از تولد آدم از افغانستان به شبه قاره مهاجرت كرده، و در روستاي موده
در منطقة روه واقع در پنجاب شرقى ساكن شده بودند. آدم در موده به دنيا
آمد، اما به بنور رفت و بيشتر عمر خود را در آنجا گذرانيد و به همانجا منسوب
شد بدرالدين، /84؛ غلامسرور، /30؛ فريد صاحب، 6؛ رضوي، .II/338
تاريخ ولادت او دانسته نيست، اما از آنجا كه سن او را در تاريخ نگارش كتاب
نكات الاسرار حدود سال 052 يا 053ق و 6 سال دانستهاند، ولادت وي را مىتوان
در حدود سال 005ق يا 006ق فرض كرد نك: 2 .EI
شيخ آدم در جوانى به خيل سپاهيان پيوست، اما چون به عرفان گرايش داشت،
اندكى بعد سپاهيگري را رها كرد و طريق صوفيان در پيش گرفت. وي نخست در
ملتان مدتى نزد حاجى خضرخان افغان بهلول پوري د 035ق/626م، از خلفاي شيخ
احمد سرهندي به سير و سلوك پرداخت. پس از آن به توصية او به خدمت شيخ
احمد - كه در آن زمان ح 031ق در اجمير به سر مىبرد - پيوست. اقامت آدم
نزد شيخ احمد تنها چند ماه طول كشيد؛ آنگاه شيخ احمد كه دورة سلوك آدم را
پايان يافته تلقى مىكرد، وي را به خلافت خود منصوب نمود و براي ارشاد
مريدان به بنور فرستاد بدرالدين، /84- 85؛ غلامسرور، /32؛ فريدصاحب، 7- 8؛
مجددي، محمداحسان، /65-66، 46؛ مجددي، محمديوسف، 65؛ عبدالحى، /.
بنوري علاوه بر طريقة نقشبنديه، از ديگر سلسلههاي صوفيه، از جمله قادريه،
چشتيه، سهرورديه و شطاريه نيز اجازة تلقين يافت؛ بهعلاوه در محضر شيخ
محمدطاهر لاهوري نيز آثاري چون ميزان الصرف و منشعب را فراگرفت غلامسرور،
همانجا؛ ميان صاحب، 78؛ مجددي، محمداحسان، /47، 49؛ عبدالحى، همانجا؛ 2 .EI
منابع مختلف شمار مريدان وشاگردان بنوري را - كه بيشتر ايشان از افغانان
بودند - به گونهاي مبالغهآميز حتى تا 00 هزار نيز نوشتهاند. شيخ عبدالخالق
قصوري، محمدامين بدخشى و حاجى هندال از برجستهترين مريدان او بودند
بدرالدين، /84- 85؛ غلامسرور، /32 -34؛ فريدصاحب، 1-3؛ مجددي، محمداحسان، /62
- 73؛ مجددي، محمد اقبال، مقدمه بر حسنات...، 28؛ مجددي، محمديوسف، 48 بب؛
عبدالحى، /؛ رضوي، همانجا.
گفتهاند: بعد از وفات شيخ احمد سرهندي ميان فرزند و جانشين او محمد معصوم،
معروف به «قيوم ثانى» با آدم بنوري اختلاف افتاد مجددي، محمداحسان، /52،
54 - 55. ظاهراً آدم كه خود مدعى خلافت استاد بود، مشيخت محمدمعصوم را
نپذيرفت و نزاع آن دو تا آنجا بالا گرفت كه محمد معصوم شكايتنامهاي از او
به شاه جيو نوشت نك: همو، /59، /36-40. اما ظاهراً ميان آن دو اختلافى نبوده
است و بلكه فرزندان شيخ به ويژه محمدمعصوم و محمد سعيد، او را بسيار گرامى
و محترم مىداشتند. آوردهاند كه محمد سعيد تعليم و تربيت فرزندان خود را به
شيخ آدم سپرده بود و خود او نيز در جمع مريدان وي شركت مىجست نك: مجددي،
محمداقبال، مقدمه بر روضة...، /0 - 7؛ مقدمه بر حسنات، 5-2.
شيخ آدم بنوري در 052ق/642م در زمان اقامت شاهجهان در لاهور همراه با جمع
كثيري از مريدان خود به آنجا سفر كرد. كثرت مريدان او، و نيز سعايت سعدالله
خان كه شاهجهان او را به همراه عبدالحكيم سيالكوتى نزد شيخ فرستاده بود،
پادشاه را نگران ساخت، تا آنجا كه از شيخ خواست تا به بنور بازگردد، و يا
بنابر گزارشى ديگر، به سفر حج رود غلامسرور، /30 -31؛ فريدصاحب، 0؛ ميان
صاحب، 80- 85؛ مجددي، محمداحسان، /48 -49، به نقل از تذكرة آدميه؛ رضوي، ؛
II/338 نيز نك: بدرالدين، /85، كه سفر او را در 053ق دانسته است. بنابراين،
شيخ آدم به حج رفت و از آنجا به زيارت مرقد پيامبرص در مدينه شتافت و در
همانجا درگذشت و در قبرستان بقيع به خاك سپرده شد بدرالدين، همانجا؛
غلامسرور، /35؛ فريد صاحب، 0-1؛ ميان صاحب، 85؛ عبدالحى، همانجا؛ قس: مجددي،
محمديوسف، 66، كه وفات او را در 054ق دانسته است.
از بنوري پسران و دخترانى بر جاي ماند كه از آن ميان، غلاممحمد د
065ق/655م، سيدمحمد اوليا د 080ق/669م، شيخ عيسى و شيخ محمدمحسن در شمار
علما و عارفان زمان خود بودند. غلام محمد و سيدمحمد اوليا به ترتيب جانشين
شيخ آدم شدند غلامسرور، همانجا؛ مجددي، محمداحسان، /50؛ مجددي، محمداقبال،
مقدمه بر حسنات، 2؛ دربارة نوادگان او، نك: فريدصاحب، 1.
علاوه بر مآخذي كه شرح زندگانى شيخ آدم بنوري را آوردهاند، محمدامين
بدخشى، از مريدان برجستة او نيز، شرح احوال و سخنان و مكتوبات شيخ و تفسير
او بر سورة حمد را در كتاب نتائج الحرمين گرد آورده است رضوي، ؛ II/15
غلامسرور، /32؛ منزوي، خطى مشترك، /2-3.
شيخ آدم بنوري را به عنوان مؤسس طريقة «مجددية آدميه» يا «احسنية نقشبنديه»
دانستهاند. همچنين او را با القابى چون «خليفة الزمان» و «قطب الاقطاب»
خوانده، و كرامات بسياري به او نسبت دادهاند غلام سرور، /32 - 35؛ خانى،
90؛ احمد، 35؛ ميان صاحب، 79. نه تنها شاگردان شيخ آدم، بلكه خود او نيز
دربارة خويشتن غلو مىكرد. او خود را بالاتر از خواجه قطبالدين بختيار كاكى،
شيخ فريدالدين گنج شكر و نظامالدين اوليا مىدانست و مدعى بود كه اگر آنان
در زمان او مىبودند، مىبايست شاگردي مريدان او را مىكردند نك: مجددي،
محمداحسان، /61. در هر حال، وي به پيروي از سنت و استقامت در شريعت و
طريقت و پرهيز از بدعت شهرت داشت و خلفاي او نيز به پيروي از سنت مشهور
بودند بدرالدين، /83؛ غلامسرور، /30 ؛ ميان صاحب، 78؛ فريد صاحب، 8؛ مجددي،
محمد احسان، /62 بب.
بنوري به پيروي از شيخ احمد سرهندي در آغاز معتقد بود كه حقيقت كعبه بر
حقيقت محمديه و حقيقت ساير انبيا برتري دارد. هنگامى كه وي در حجاز در حضور
جمعى از علما اين عقيده را ابراز كرد، شيخ احمد قشاشى، از علماي حاضر با او
به احتجاج برخاست و مباحثة ميان اين دو به درازا كشيد و سرانجام، شيخ آدم
پذيرفت كه حقيقت محمديه افضل از حقيقت كعبه است، اما همچنان بر عقيدة خود
مبنى بر افضليت حقيقت كعبه بر ساير پيامبران و نيز مؤمنان استوار ماند
مجددي، محمداقبال، احوال...، 51-52؛ رضوي، .II/339 محمدامين بدخشى شرح
مناظرة شيخ آدم بنوري و شيخ احمد قشاشى را در رسالهاي با عنوان المفاوضة
بين الانسان و الكعبة آورده است منزوي، همان، /959-960.
آثار:
. تفسير سورة فاتحه. محمدامين بدخشى اين تفسير را براساس يادداشتهاي شخصى
خود در جلد اول كتاب نتائج الحرمين گرد آورده است. نسخه از اين اثر را
منزوي معرفى كرده است همان، /2-3.
. خلاصة المعارف، كه عنوان آن را به صورت خلاصة المعارف يا اسرار العقايد و
خلاصة المعارف فى اسرار العقايد نيز آوردهاند. تأليف جلد اول اين اثر عرفانى
در 035ق آغاز شد و در 037ق به پايان رسيد. در اين كتاب موضوعاتى چون سلوك
ظاهري و باطنى، نصايح و انتباه از اهل بدعت، مقامات مصطلحة معروفه و معارف
اقصى و علوم عظمى موردبحث قرار گرفته است. شيخ آدم در پايان جلد اول
تأكيد كرده است كه در نظر دارد جلد دوم اين اثر را هم تأليف كند؛ اما ظاهراً
هيچگاه موفق به نوشتن آن نشد. از اين اثر نسخههايى در كتابخانة گنجبخش
اسلامآباد، مجموعة شيرانى لاهور، بانكيپور و نيز در اينديا آفيس موجود است كه
نسخة اخير احتمالاً به دست شخص مؤلف نوشته شده است بشيرحسين، فهرست
مخطوطات شيرانى، /16؛ منزوي، فهرست...، /06،خطىمشترك،؛ I/1051-1052Šù—Ç„ƒ†
/435-بانكيپور، ؛ XVI/74 نيز نك: بشيرحسين، فهرست مخطوطات شفيع، 62؛ تسبيحى،
/2.
. صلوة ملهمه. ميان محمد عمر بن محمدابراهيم چمكتى پيشاوري شرحى با نام
شرح صلوة ملهمه بر اين اثر نوشته است كه نسخهاي از آن در كتابخانة دانشكدة
پيشاور موجود است فريدصاحب، 3.
. كلمات المعارف، دربارة تعاليم طريقة نقشبندية مجدديه كه در 035ق تأليف
شده است رضوي، .II/338
. مكتوبات، شامل 05 نامه كه بنوري از مكه به مريدان و پيروان خود نوشته
بوده است. اين مجموعه نيز توسط محمدامين بدخشى در جلد اول نتائج الحرمين
گردآوري شده است منزوي، همان، /2-3، /988.
. نكات الاسرار، مجموعهاي است كه محمدامين بدخشى آن را در زمان حيات شيخ
آدم در فصل گردآوري و تدوين كرده، و در آخر، ملهمات شيخ را نيز به آن
افزوده است. بنوري در اين اثر نيز به شرح و توضيح تعاليم طريقة مجدديه و
ماهيت حقيقى عرفان الهامى در مقابل بدعتهاي گناهآلود مىپردازد و موضوعاتى
چون حسن عزم و حسن سلوك، شناخت مقاصد اصلى و گرايش به همت عالى، نكات
وجدانى به اسرار حقانى، تحقيق حقايق اشياء، توحيد و كلمة شهادت و بعضى اسرار
غريبه را مورد بحث قرار داده است. در انتهاي اين اثر نيز اشعاري عرفانى از
مؤلف در قالب مثنوي، قطعه، رباعى، قصيده و غزل آمده است
بانكيپور،.XVI/74-75 از اين كتاب نسخههايى در كتابخانة گنجبخش، كتابخانة
دانشگاه لاهور، كتابخانة عمومى پنجاب و مكتبة صمدية بنوريه موجود است نك:
همانجا؛ عباسى، 29-30؛ عباسى نوشاهى، 9؛ منزوي، فهرست، /43 -44، خطى مشترك،
/078-079؛ رضوي، .II/15
. وضوح المذاهب، دربارة 3 فرقة اسلامى. از اين اثر نسخهاي در حيدرآباد سند و
نسخهاي در مجموعة شيرانى لاهور موجود است عباسىنوشاهى، 7؛ منزوي، همان،
/013-014.
مآخذ: احمد، امينالدين، صوفية نقشبند، لاهور، 984م؛ بدرالدين سرهندي، حضرات
القدس، به كوشش محبوب الهى، لاهور، 971م؛ بشيرحسين، محمد، فهرست مخطوطات
شفيع، لاهور، 972م؛ همو، فهرست مخطوطات شيرانى، لاهور، 969م؛ تسبيحى،
محمدحسين، كتابخانههاي پاكستان، اسلامآباد، 397ق/ 977م؛ خانى خالدي
نقشبندي، عبدالمجيد، الحدائق الوردية، دمشق، 308ق؛ عباسى، منظوراحسن،
مخطوطات فارسيه، لاهور، 963م؛ عباسى نوشاهى، خضر، فهرست نسخههاي خطى
فارسى كتابخانة دانشگاه پنجاب لاهور، اسلامآباد، 365ش/986م؛ عبدالحى، نزهة
الخواطر، به كوشش شرفالدين احمد، حيدرآباد دكن، 396ق/976م؛ غلامسرور
لاهوري، خزينة الاصفياء، لكهنو، 290ق؛ فريدصاحب، غلام، احوال العارفين،
لاهور، 986م؛ مجددي، محمداحسان، روضة القيومية، لاهور، 409ق/989م؛ مجددي،
محمداقبال، احوال و آثار عبدالله خويشگى قصوري، لاهور، 391ق/972م؛ همو،
مقدمه بر حسنات الحرمين خواجه محمد معصوم، لاهور، 981م؛ همو، مقدمه بر روضة
القيومية نك: هم، مجددي، محمد احسان؛ مجددي، محمديوسف، جواهر نقشبنديه، لاهور،
990م؛ منزوي، خطى مشترك؛ همو، فهرست نسخههاي خطى كتابخانة گنجبخش،
اسلامآباد، 398ق/ 978م؛ ميان صاحب، محمد، علماء هند كاشاندار ماضى، لاهور،
412ق/ 991م؛ نيز:
Bankipore; EI 2 ; Eth E , H., Catalogue of Persian Manuscripts in the Library of
the India Office, Oxford, 1903; Rizvi, A.A., A History of Sufism in India, New
Delhi, 1983.
محمدجواد شمس