بَسْطامى، شهابالدين د 23ق/420م، معروف به شهابالدين خيابانى، عالم و
صوفى عصر تيموري در هرات. تاريخ و محل تولد او دانسته نيست. از شهرت
بسطامى وي، چنين برمىآيد كه از اهالى بسطام بوده، يا مدتى در آن شهر
زيسته، و يا به خاندانى بسطامى منسوب بوده است. او نخست به فراگيري علوم
دينى پرداخت و نزد استادانى چون قطبالدينيحيى جامى، قوامالدين بسطامى و
جلالالدين كرمانى حديث و فقه آموخت، سپس به زهد گراييد و در سلك صوفيان
درآمد و در اين مقام آوازهاي بلند يافت. شهرت و منزلت او مريدان بسياري را
به سويش كشانيد و حتى اعتماد و احترام كسانى چون اميرتيمور را به وي جلب
كرد، تا آنجا كه گويند: امير تيمور شفاعت او را در حق مردم هرات پذيرفت و
ايشان را به وي بخشيد واعظ، 9 -0.
دو خانقاه براي مريدانِ شيخ ساخته شد كه يكى از آنها به دستور ملك
معزالدين حسين كُرت در محلة خيابان هرات، و ديگري به دستور همسر ميرانشاه
در محلة بازار خوش آن شهر بنا گرديد همو، 0؛ نيز نك: خواندمير، 92. گفته مىشود
كه بسطامى خود هرگز در اين خانقاهها قدم نمىگذاشت و حتى در مدارسى كه
برخى از بزرگان براي وي ساخته بودند، درس نمىگفت واعظ، همانجا. گويا وي
آثاري نيز در علوم ظاهر و باطن داشته كه بر جاي نمانده است نك: همو، 9.
بنابر گفتة فصيح خوافى وفات او در اواخر سال 23ق بوده، و در مقبرة فخرالدين
رازي در محلة خيابان به خاك سپرده شده است نك: /44؛ فكري، 5، ولى واعظ
درگذشت او را در 07ق نوشته است ص 0.
مآخذ: خواندمير، غياثالدين، مآثر الملوك، به كوشش هاشم محدث، تهران، 372ش؛
فصيح خوافى، احمد، مجمل فصيحى، به كوشش محمود فرخ، مشهد، 339ش؛ فكري
سلجوقى، خيابان، كابل، 343ش؛ واعظ، عبدالله، مقصد الاقبال سلطانيه، به
كوشش نجيب مايل هروي، تهران، 351ش.
فاطمه سلمانزاده