چنان كه مستحب است عرض آن به اندازهاى باشد كه يك طرف آن روى طرف ديگر قرار
گيرد[6] برخى مقدار ياد شده در طول و عرض را واجب دانستهاند[7]
از آداب خاك
سپارى ميّت زن، داخل كردن جنازه در قبر از عرض و ميّت مرد از طول، از طرف سر است.[8]
قصاص: به قول
مشهور، در قصاص جراحت( جراحت) رعايت برابرى جراحت از جهت طول و عرض آن لازم است؛
ليكن از جهت عمق لازم نيست.[8] برخى همسانى از جهت عمق را نيز لازم دانستهاند.[9]
[1]جواهر الكلام 1/ 172 ـ 173
[2] 2
/ 138
[3] العروة الوثقى 1/ 364 ـ 365
[4] الحدائق الناضرة 2 / 291 ـ 294 ؛ جواهر الكلام 2 / 208 ـ 214 [5]الحدائق
الناضرة 5/ 559 ـ 560
[6] الروضة البهية
1/ 415 ؛ جواهر الكلام 4/ 167
[7] رياض
المسائل 2/ 170 ؛ العروة الوثقى 2/ 63
[8] جواهر الكلام 4/ 283 ؛ العروة الوثقى 2/ 119
[9] مسالك الافهام 15/ 272
[9]
مهذب الاحكام 29/ 10 .
طول و عرض بلد
طول و عرض بلد: مقدار فاصله هر شهر با مبدأ طول و مقدار
فاصله آن از خط استوا.
عنوان طول و
عرض بلد يا طول و عرض جغرافيايى از اصطلاحات علم هيئت [= دانش اخترشناسى] و از
مباحث مهم و كاربردى اين علم به شمار مىرود. دانشمندان اين علم، براى شناخت جهات
شمالى يا جنوبى و نيز شرقى يا غربى شهرها دو امتداد قرار دادهاند: يكى امتداد بين
شمال و جنوب و ديگرى بين مشرق و مغرب. اولى را امتداد عرضى و دومى را امتداد طولى
ناميدهاند.
دانشمندان علم
هيئت در مبدأ و آغاز عرض جغرافيايى بلاد اختلاف ندارند و همه آنان بر اينكه مبدأ
آن دايره معدّل النهار [= خط استوايى] است اتفاق نظر دارند.
عرض جغرافيايى
هر شهرى مقدار فاصله آن شهر از خط استوا بر حسب درجه است. بنابر اين، مبدأ عرض
جغرافيايى، خط استوا مىباشد و آن را اگر در شمال خط استوا باشد، عرض شمالى يا
مثبت و اگر در جنوب آن باشد، عرض جنوبى يا منفى گويند.