صوفيه كه از
آنان به «اهل طريقت» ياد مىكنند، گروهىاند كه از اواخر قرن دوم هجرى در جامعه
اسلامى پديد آمدند. در چرايى ناميدن اين گروه به صوفيه، وجوهى مختلف ـ تا بيست وجه
ـ ذكر كردهاند. مشهورترين نظريه اين است كه صوفيه از «صوف» به معناى پشم گرفته
شده است و صوفى؛ يعنى پشمينه پوش، و چون صوفيانِ نخستين، لباس پشمينه خشن
مىپوشيدند، بدين نام معروف شدند.[1]
طرز تفكر،
پوشيدن لباس، خوراك، عبادت و رياضت ويژه از مشخصههاى اين گروه است. يكى از
مهمترين و ريشه دارترين عقايد صوفيان، عقيده وحدت وجود است كه بيشتر پيروان اين
مسلك بدان معتقداند و تنها اندكى مخالف آن بودهاند.[2]
مراد از وحدت
وجود، يكى بودن وجود در عالم هستى است كه عبارت است از وجود حق تعالى و ساير
موجودات نمودى از وجود اويند، مانند دريا و امواج. امواج نمودى از دريايند و وجودى
مستقل ندارند و در حقيقت چيزى جز دريا وجود ندارد.
از لوازم اين
اعتقاد، نفى عالم خلق، نفى بهشت و دوزخ و بيهوده بودن دعوت پيامبران است. البتّه
صوفيه اعتقادات باطل ديگرى نيز دارند؛ چنان كه فرقههاى مختلفى مىباشند و هر فرقه
عقايد باطل خاص خود را دارد، از قبيل اعتقاد به برداشته شدن تكليف و اباحه ترك
واجب و ارتكاب حرام و اباحه استفاده از آلات لهو، رقص و غنا در مجالس خود.[3]
فقها از دير
زمان با اين گروه به مخالفت برخاسته و كتابهاى متعددى در ردّ آنان نگاشتهاند. از
قبيل كتاب «حديقة الشيعة» اثر مقدس اردبيلى و «الاثنى عشرية فى الرد على الصوفية»
تأليف شيخ حرّ عاملى و «النفحات الملكوتية» نگاشته شيخ يوسف بحرانى. چنان كه
روايات متعددى در نكوهش اين گروه منحرف از امامان معصوم عليهم السّلام وارد شده
است[4]