5 . توانايى پرداخت ثمن:شفيع بايد بالفعل يا بالقوه توانايى پرداخت ثمن را داشته باشد. بنابر اين، در صورت ناتوانى وى از پرداخت ثمن به مشترى و يا طفره رفتن و تأخير در پرداخت آن، حق شفعهاش باطل مىشود، مگر آنكه خريدار راضى شود صبر كند.(13)
چنانچه شفيع مدعى باشد ثمن در اختيار او است، ليكن فعلا نزدش حاضر نيست، سه روز به او مهلت داده مىشود و اگر بگويد در شهرى ديگر است تا زمان دستيابى به آن ـ هرچند بيش از سه روز طول بكشد ـ به وى مهلت داده مىشود، به شرط آنكه به خريدار زيانى نرسد.(14)
عدم سقوط حق شفعه با ناتوانى از اعمال آن:حق شفعه غايبى كه حتى توسط وكيل خود نتوانسته آن را اعمال كند؛ هرچند غيبتش به درازا بكشد، همچنين فردى كه از فروش سهم توسط شريك خود آگاهى نيافته است و نيز بيمار يا زندانى اى كه حتى توسط وكيل خود نتوانسته اخذ به شفعه كند، ساقط نمىشود.(15)
حق شفعه براى سفيه(--> سفاهت)، ديوانه و كودك نيز ثابت است؛ ليكن متولى اِعمال اين حق، ولىّ آنان است كه با رعايت مصلحت و يا عدم مفسده ـ بنابر اختلاف اقوال ـ مىتواند از طرف آنان اعمال حق كند. البته سفيه با اجازه ولىّ مىتواند براى خود حق شفعه را اعمال كند.(16)چنانچه در موارد ياد شده، ولىّ حق شفعه را اعمال نكند، كودك پس از بلوغ و ديوانه پس از هوشيارى مىتوانند آن را اعمال نمايند.(17)
چگونگى اعمال حق شفعه:اعمال حق شفعه كه از آن به اخذ به شفعه تعبير مىشود، پس از وقوع عقد بيع(--> بيع)براى شفيع ثابت مىشود، مگر آنكه فروشنده حق خيار فسخ داشته باشد كه در اين صورت برخى، استحقاق شفيع نسبت به اعمال حق شفعه را مشروط به پايان يافتن زمان خيار دانستهاند.(18)
شفيع نمىتواند حق شفعه را نسبت به بخشى از سهم فروخته شده اعمال كند؛ بلكه يا بايد از حق خود صرف نظر نمايد و يا آن را نسبت به تمامى سهم اعمال كند.(19)