درندگان در صورت حمله آنها يا بيم بر خود يا ديگرى، بر محرم جايز است. در غير اين صورت، در جواز كشتن آنها اختلاف است.(12)در هر صورت، كشتن آنها موجب ثبوت كفّاره نيست، جز شير بى آزار كه بنابر قول گروهى، در كشتن آن كفّاره ثابت است و كفّاره آن قربانى كردن يك گوسفند نر است. در وجه ثبوت كفّاره كه به جهت احرام است يا حَرم( --> حرم)اختلاف است. بنابر قول اوّل، كفّاره بر عهده محرم ثابت است، هرچند شير را در خارج حرم كشته باشد، و بنابر قول دوم، احرام خصوصيتى ندارد، كشتن شير در حرم موجب ثبوت كفّاره است؛ كشنده مُحرم باشد يا غير مُحرم.(13)
حيوان وحشىاى كه توسط سگ شكارىِ آموزش ديده، صيد شده و قبل از تذكيه مرده، حلال است؛ ليكن شكار ساير درندگان شكارى آموزش ديده، بنابر مشهور حلال نيست.(14)
درنگ --> مكث
درو
درو: چيدن غلّه و مانند آن.
عنوان ياد شده در باب زكات به كار رفته است.
بنابر مشهور، دادن مقدارى گندم و جو به فقيرى كه هنگام درو كردن در مزرعه حاضر مىشود، مستحب است. برخى قدما آن را واجب دانستهاند.(1)
زمان وجوب اخراج زكات گندم وجو ـ كه مأمور جمع آورى زكات مىتواند آن را مطالبه كند و زكات دهنده در صورت تأخير ضامن خواهد بود ـ پس از درو كردن و جدا سازى آن از خوشه و كاه است.(2)
(1)مدارك الاحكام 5/ 12 ـ 14 ؛ الحدائق الناضرة 12/ 12 ـ 15 ؛ جواهر الكلام 15/ 10 ـ 12
(12)مستند الشيعة 11/ 344 ـ 349 ؛ جواهر الكلام 20/ 176 ـ 177 ؛ مهذّب الاحكام 13/ 224 ـ 225
(13)كتاب السرائر 1/ 568 ؛ ايضاح الفوائد 1/ 329 ؛ الدروس الشرعية 1/ 359 ؛ ذخيرة المعاد/ 610 ؛ جواهر الكلام 20/ 174 و 176 ـ 177