حديث معنعن ـ كه اصطلاحى در علم درايه است ـ حديثى را گويند كه بدون ذكر الفاظِ «أخبَرَنى» «حَدَّثَنى» يا «سَمعتُ»، در سلسله سند آن واژه «عَن» تكرار شده باشد،(1)مانند:«احمدبن ادريس، عن محمد بن حسّان، عن أبى محمد الرازى، عن سيف بن عميره، عن اسحاق بن عمار، قال: قال ابو عبداللّه عليه السّلام...».(2)
( --> حديث مسند)
حديث مقبول
حديث مقبول: از اقسام خبر واحد.
حديث مقبول ـ از اصطلاحات علم درايه و ـ حديثى است كه فقها آن را پذيرفته و به مفادش عمل كردهاند؛ خواه صحيح( --> حديث صحيح)باشد يا حسَن( --> حديث حسن)يا موثّق( --> حديث موثّق)و يا ضعيف( --> حديث ضعيف).
برخى، حديث مقبول را از اقسام حديث ضعيف برشمرده و گفتهاند: حديث مقبول حديث ضعيفى است كه مشهور فقها به آن عمل كردهاند. بنابر تعريف نخست، حديث مقبول از اقسام مشترك بين چهار قسم اصلى حديث به شمار مىرود.
برخى، حديث مقبول را حديثى دانستهاند كه عمل به آن يا نزد همه واجب است ـ مانند حديثى كه قراينى قطعى بر صحّت آن وجود دارد ـ يا نزد مشهور ـ مانند حديث صحيح ـ و يا نزد برخى، مانند حديث حسن.(1)
( --> خبر واحد)
حديث مقطوع
حديث مقطوع: از اقسام خبر واحد.
عنوان ياد شده از اصطلاحات علم درايه است.
حديثى را مقطوع گويند كه بعض راويان آن ناشناخته باشند، يا اتصال اِسناد آن به معصوم عليه السّلام معلوم نباشد.
در اصطلاح عامه حديث مقطوع، به هر حديثى كه بيانگر گفتار يا كردار تابعين( --> تابعى)باشد، اطلاق مىشود.(1)