مرجع، قرعه است. هر كدام كه قرعه به نامش در آمد سوگند ياد مىكند و مال به او داده مىشود و چنانچه از قسم امتناع ورزد، ديگرى قسم مىخورد و مال به او داده مىشود و با امتناع هر دو از سوگند، مال به تساوى ميانشان تقسيم مىگردد.(11)
تداوم -->مداومت
تدبّر -->تفكّر
تدبيح
تَدبيح: كمان كردن پشت و فرو افكندن سر در حال ركوع/ پهن كردن پشت و پايين انداختن سر در ركوع.
تدبيح ـ كه در كلمات برخى فقها از آن به «تدبيخ» و «تصويب» نيز تعبير شده ـ در عبارات اندكى از فقها بهكار رفته است. برخى هر سه واژه را به يك معنا دانستهاند؛ ليكن برخى «تدبيح» را پهن كردن پشت و پايين انداختن سر و «تصويب» را مرادف آن و «تدبيخ» را به كمان كردن پشت و پايين انداختن سر تعريف كردهاند. اين عنوان در باب صلات آمده است.
در ركوع مستحب است سر و پشت نمازگزار موازى و برابر يكديگر باشند و تدبيح به هر دو معنا مكروه است.(1)
تَدبيخ -->تدبيح
تدبير
تدبير: مشروط كردن آزادى برده به وفات مولا.
تدبير، از اسباب آزادى برده(-->آزادى)و عبارت است از اينكه مولا آزادى برده خود را به وفاتش مشروط كند، مانند اينكه به بردهاش بگويد: تو آزادى پس از وفات من.(1)چنين بردهاى «مُدَبَّر» ناميده مىشود.
(1)الألفية و النفلية/ 118 ـ 119 ؛ الإثنى عشرية/ 68 ـ 69 ؛ التحفةالسنية/ 136 ؛ كشفالغطاء3/ 199 .