responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 366

ارت

اَرَتّ: شخص داراى لكنت/ تبديل كننده حرفى به حرف ديگر/ تبديل كننده لام به تا/ ادغام كننده حرفى در حرف ديگر بر خلاف تلفّظ مردم.

ارتّ به همه معانى ياد شده در باب صلات به كار رفته است.

امامت ارتّ به معناى نخست براى غير ارتّ مكروه است، اما به ديگر معانى به قول مشهور جايز نيست.(1)

( --> الثغ)

ارتباط --> رابطه

ارتثاث

اِرتثاث: حمل مجروح به پشت جبهه.

به حمل مجروحى كه هنوز رمقى دارد به پشت جبهه، ارتثاث و به شخص مجروح «رَثيث» و «مُرْتَثّ» گفته مى‌شود و از آن در باب طهارت، احكام اموات نام برده شده است.

مجروح اگر پس از انتقال به پشت جبهه به شهادت برسد، بايد غسل داده شود و كفن گردد.(1)

ارتداد

ارتداد: كافر شدن پس از مسلمانى.

به مسلمانى كه از آيين اسلام خارج شده و كفر را برگزيده است، «مرتدّ» گفته مى‌شود. واژه ارتداد ريشه قرآنى دارد.(1)

جايگاه اصلى عنوان ياد شده باب حدود است و از آن به مناسبت در بابهايى مانند طهارت، صلات، زكات، صوم، حج، تجارت، نكاح، و ارث سخن رفته است. برخى نيز بابى مستقل تحت عنوان «كتاب مرتدّ»، به آن اختصاص داده‌اند.

اسباب ارتداد:ارتداد با انكار خداوند، توحيد، رسالتِ پيامبر صلّى اللّه عليه و آله يا تكذيب آن حضرت، انكار ضرورى دين(--> ضرورى)، همچنين با كارهايى كه بر استهزا و اهانت به دين و رويگردانى از آن دلالت كند، مانند پاره كردن و انداختن قرآن در جاى آلوده و كثيف، اهانت به كعبه و كرنش در برابر بت محقّق مى‌شود.(2)


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 366
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست