مانند تجارت يا غير آن، ارباح مكاسب گفته مىشود و از جمله چيزهايى است كه خمس بعد از اخراج مئونه سال(--> مئونه)به آن تعلّق مىگيرد.(1)
( --> خمس)
اربعاء
اَربِعاء: (جمع ربيع) نهر كوچك، آب بند/ سهمى از آب.
ربيع، هم بر سهمى از آب قنات كه شخص با ديگرى در آن شريك است، اطلاق شده و هم بر آبى كه فرد از طريق آبراهى از رودخانه، در حوض يا استخرى فراهم آورده تا بوستان يا زمينى را آبيارى كند.(1)
از اين عنوان در باب تجارت سخن رفته است.
اگر كسى از آبهاى عمومى، مانند چشمه و رودخانه از طريق آبگذر، آبى را در حوض يا استخر و مانند آن به قصد تملّك فراهم آورد، مالك آن مىشود(2)و مىتواند مقدار افزون بر نياز خود را به ديگرى بفروشد، ليكن برخى قدما برآنند كه وى، نسبت به مقدار نياز حقّ اولويّت در استفاده دارد، و افزون بر آن را در صورتى كه ديگرى براى آشاميدن خود يا حيواناتش بدان نيازمند است، بايد رايگان در اختيار وى قرار دهد و اگر مازاد براى آبيارى زراعت، مورد نياز است، بذل آن مستحب است.(3)
اربعة عشر
اربعة عشر: نوعى ابزار چوبى براى بازى.
به نوعى ابزار چوبى كه در آن، دو يا سه رديف كنده و در آن چهارده خانه ساخته شده است كه جهت بازى گوىهاى كوچكى در آن خانهها اندازند، اربعة عشر مىگويند. فقيهان در باب تجارت، در بحث قمار(--> قمار)از آن به عنوان وسيلهاى كه با آن قمار مىشده، ياد كردهاند(1)(--> آلات قمار).