در قضِیۀ منع فضل ماء، «لا ضرر» را به
پِیغمبر نسبت داده است، و کفِیٰ
به دلِیلًا؛ «اِین کافِی است و ما
نِیازِی به چِیز دِیگرِی ندارِیم!»
اِیشان بهصرفاِینکه عبادة
بن صامت در اِین أقضِیةالنّبِی، قضِیّۀ لا ضرر
را ِیک حکم جدا گرفته است نباِید بگوِید که راوِی از
پِیش خودش جدا کرده است؛ چون ما رواِیات زِیادِی دارِیم
که امام صادق مطلبِی را بِیان کردهاند، بعد به ِیک کلام
پِیغمبر ِیا آِیات قرآن استشهاد کردهاند، و اِینجا هم
همِینطور استشهاد کردهاند. ظهور رواِیت عقبة بن خالد از امام صادق، أقوِیٰ
دلِیل بر اِین است که نمِیتوانِیم اِین عبارت را از
کلام امام صادق جدا کنِیم؛ پس اِین مطلب اِیشان که «لا ضرر» را اسناد
به راوِی مِیدهند، بِیوجه و بِیتأمل است.