بناءًعلِیٰهذا
جملۀ «لا ضرر و لا ضرار» در کلام امام صادق حکاِیت از قضائِی مِیکند که ربطِی
به شفعه ندارد؛ ولِی اِیشان از آن قضاء در اِینجا شفعه را استفاده مِیکنند.
در هر حال صحبت در اِین است که بالأخره «لا ضرر»، چه کلام پِیغمبر باشد و چه کلام امام باشد، مِیخواهِیم
آن را بررسِی کنِیم.
اِیشان
براِی اِینکه اِین مسئله را بردارد، لا ضررِی را که
راوِی از امام نقل کرده است، به خود راوِی نسبت داده و گفته است: «راوِی
اِین را از طرف خودش اضافه کرده است.» و وقتِی که راوِی از خودش و به
سلِیقۀ خودش اضافه کند، پس کلام امام صادق مذِیّل به «لا ضرر» نِیست
و خود راوِی آن را گفته است، بنابراِین ظهور «لا ضرر» در نهِی تحرِیمِی
اثبات مِیشود؛ امّا دِیگر حکم وضعِی اثبات نمِیشود.
اِین شبههاِی بود که اِیشان بِیان کردند.
اشکال
خِیلِی واضح مطلب اِیشان اِین است که اِیشان به چه
دلِیلِی دربارۀ کلامِی که راوِی از امام صادق نقل کرده
است مِیگوِیِید که راوِی از خودش اضافه کرده است؟!
عبارتِی
را که اِیشان دارند مِیآورِیم تا ببِینِید که خود اِیشان
هم متوجه اِین قضِیّه بوده است:
«اِینجا
نهِی تکلِیفِی دارد و وضعِی ندارد. من قبلاً هم فقط نهِی
تکلِیفِی را از اِین حدِیث مِیفهمِیدم؛ اما من را
از جزم به دلالت رواِیت بر نهِی تحرِیمِی تکلِیفِی،
اِین نکته باز مِیداشت که ”لا ضررَ و لا ضِرارَ“ در حدِیث شفعه، دلالت بر حرمت وضعِی مِیکند ولِی
در حدِیث منع فضل ماء، دلالت بر حرمت تکلِیفِی مِیکند، درحالِیکه
لفظ و سِیاق آن واحد است.»
و
لا مَجالَ لِإرادةِ ماعَدا الحُکمَ الوَضعِیِّ فِی حدِیثِ
الشُّفعةِ، و لا التحرِیمَ فِی