صدوق و ِیکِی هم از
طرِیق کلِینِی در کافِی است.
در اِین رواِیت عبدالله بن بکِیر فقط اِین عبارت هست: «قال: لا ضررَ و لا ضِرارَ.»
ولِی در رواِیت کافِی دارد: «و کان منزِلُ الأنصارِیِّ بِباب البُستان و کان ِیمُرُّ به
إلِیٰ نَخلَته و لا ِیَستَأذن.» و رواِیت صدوق در اِین عبارت فرق مِیکند، و همچنِین
برخِی الفاظ دِیگر رواِیت ابنبکِیر، در کافِی و فقِیه
با هم فرق دارند. از اِینجا معلوم مِیشود که آنهاِیِی
هم که از ابنبکِیر نقل کردهاند، نقل به معنا کردهاند، منتها
در مورد اِین بِیان پِیغمبر که «لا ضَرر و لا ضِرار» باشد
در فقِیه عِیناً به همِین عبارت است،
ِیعنِی رواِیت ابنبکِیر در کافِی
عبارت «لا ضَرر و
لا ضِرار» را دارد و در فقِیه هم «لا ضَرر و لا ضِرار» دارد، ِیعنِی
آن دو راوِی که اِین عبارت را نقل کردهاند ِیکسان نقل کردهاند؛ لذا
ِیا ابنبکِیر در مجلس واحدِی عبارت «لا ضَرر و لا ضِرار» را گفته است، ِیا اِیشان اِینقدر ضابط بوده است که
همانطورِیکه رواِیت را به همان حروف و الفاظ اوّل بِیان کرده است،
براِی دِیگرِی هم به همان کِیفِیّت بِیان کرده است،
ِیعنِی نقل محمّد بن خالد برقِی از عبدالله بن بکِیر با [نقل
حسن بن علِیّ بن فضّال از عبدالله بن بکِیر] ِیکِی است.
ثبوت عبارت «لا ضرر و
لا ضرار»
با طرِیق صحِیح
بههر صورت در اِینجا هم
مِیبِینِیم که اِین رواِیت عبدالله بن بکِیر با اِینکه
شخصِی واحد است، امّا باز به دو عبارت نقل شده است، ولِی در هر
دوِی اِینها «لا ضَرر
و لا ضِرار» به حال خودش محفوظ مانده است. از
اِین نقطهنظر مِیتوانِیم دربارۀ عبارت «لا ضَرر و لا ضِرار» بگوِیِیم که هِیچ شبههاِی در اِینکه
اِین رواِیات به طرِیق صحِیح، اِین قاعده را اثبات
مِیکند وجود ندارد.