اِینکه
قاعدۀ لا ضرر در معناِی خودش تام باشد باِید عبارت «إنّک رجلٌ مُضارّ» در رواِیت باشد ِیا نباشد؟ مِیبِینِیم که «إنّک رجلٌ مُضارّ؛ تو ِیکچنِین مردِی هستِی که هوس کردِی ضرر
بزنِی!» لازم نِیست و همان «لا ضررَ و لا ضِرارَ» معنا
را مِیرساند.
حالا
آِیا براِی اِینکه معنا تمام بشود باِید عبارت «علِیٰ مؤمن» در «لا ضررَ و
لا ضِرارَ علِیٰ مؤمن» هم
بِیاِید ِیا نه؟ بعضِیها از وجود عبارت «علِیٰ مؤمن» در «لا ضررَ و
لا ضِرارَ علِیٰ مؤمن»، استفادهاِی
کردهاند.[1]
البتّه اِین بحث بعداً مِیآِید و ما فعلاً همِینطور بالاختصار و الاجمال
مِیگوِیِیم که وجود «علِیٰ مؤمن» دخالت
زِیادِی در اِین قاعده ندارد، بلکه پِیغمبر فرمودهاند: «لا ضررَ و لا ضِرارَ؛ نباِیست ضرر و ضرارِی باشد!» حالا چه طرفتان مؤمن باشد
ِیا نباشد.
مِیخواهِیم ببِینِیم که
آِیا اِین قاعده در موارد غِیر اسلام هم آمده ِیا
نِیامده است؟ رواِیتِی را شِیخ صدوق در بحث استنقاذ و ارث
ِیهودِی از مُسلم و مسلم از ِیهودِی نقل کرده که در آنجا
قِید «فِی الاسلام» را آورده است: «لا ضررَ
و لا ضِرارَ فِی الاسلام.»[2]
البته فعلاً
کمکم مِیخواهِیم ببِینِیم که اِینجا چه خبر است و چه
چِیزِی پِیدا مِیکنِیم و اِین قاعده ما را به کجا
مِیبرد و سوق مِیدهد، تا بعد به آن مطالب دِیگر برسِیم.
بهحسب ظاهر
وقتِی که به اِین رواِیت نگاه مِیکنِیم، قِید «علِیٰ مؤمن» در اِینجا نقشِی ندارد؛ البتّه بههر صورت، مثل عبارت
«إنّک رجلٌ مضارّ» و به آن عنوان نِیست؛ بنابراِین اِین رواِیت ما
از ِیکِی از اِین دو حال خارج نِیست: ِیا خود زراره
اِین رواِیت را به دو صورت بِیان کرده، ِیا آن راوِیها
[از زراره ِیکسان] شنِیدهاند بعد نقل به معنا کردهاند و
ِیکِی کمتر و ِیکِی بِیشتر نقل کرده است.
بررسِی دلاِیل مفصلتر بودن رواِیت ابنمسکان نسبت به
رواِیت ابنبکِیر
[1]. رجوع شود به قاعدة لاضرر، شِیخالشّرِیعة، ص 12؛ عناِیة الأصول، فِیروزآبادِی،
ج 4، ص 310.
[2]. من لا ِیحضره
الفقِیه، ج 4، ص 334؛ معانِی الأخبار، ص 281.