در اِینجا جعل حکم ضررِی کرده است، و
اِین وجوب را با نفِی تسبِیب به ضرر برمِیدارِیم؛ و اگر
دفن مِیّت مستحب باشد باز شارع جعل حکم ضررِی کرده است، لذا اِین
استحباب را با نفِی تسبِیب ضرر برمِیدارِیم؛ و اگر کراهت داشته
باشد همِینطور... و ما در اِینجا مِیبِینِیم که احکام
شرع از احکام خمسه خارج نِیست؛ بنابراِین ما در اِینجا به
اِین نکته مِیرسِیم که تنها حکم به حرمت مِیتواند موجب
نفِی تسبِیب به ضرر باشد، ِیعنِی فقط با حرمت است که
نفِی تسبِیب به ضرر تثبِیت مِیشود؛ ولِی حتِی کراهت
هم نمِیتواند اِین کار را بکند، چون اگر منبابمثال شارع در اِینجا
به غِیر از حرمت، ِیکِی از احکام اربعۀ دِیگر را
جعل حکم کرده باشد، آنوقت با نفِی تسبِیب در تنافِی و در تعارض
خواهد بود. بنابراِین در اِینجا ِیا نفِی تسبِیب است بالصراحه
و بالمطابقه، ِیا نفِی تسبِیب است التزاماً. پس ما با قاعدۀ لا ضرر در اِینجا نفِی تسبِیب
به ضرر را بأِیّنحوٍ کان اثبات مِیکنِیم. اِین
مربوط به لا ضرر مِیشود.
اما در مورد
لا ضرار ـ همانطورِیکه عرض شد ـ باِید
بگوِیِیم که لا ضرار به معناِی اضرار است؛ چون اگر ما ضرر را به معناِی
مصدرِی بگِیرِیم قطعاً انتساب فاعلِی در آن منتفِی
مِیشود و دِیگر اضرار از آن فهمِیده نمِیشود. بله، وقتِی
شارع ضرر خارجِی را نفِی مِیکند، اضرار هم در ضمن آن نفِی
خواهد شد؛ چون نتِیجۀ اضرار هم همان معناِی اسممصدرِی است
که شارع در اِینجا نفِی کرده است. ولِی اگر ما بگوِیِیم
که اضرار در معناِی لا ضرر گنجانده شده است، دِیگر لا ضرار در کلام رسولالله لغو
خواهد بود؛ چون اگر در ضرر، اضرار هم باشد، ِیعنِی وقتِی که شارع
مِیگوِید «لا ضررَ» معناِیش اِین باشد که نه حکم
ضررِی در خارج هست و نه اضرار، پس وقتِی که شارع در اِینجا به لسان
لا ضرر، نفِی اضرار کرده است، دِیگر گفتن «لا ضرار» که به معناِی اضرار
متکرّر ِیا اضرار مستمر است چه معناِیِی دارد؟! شارع گفته است که
اضرار ابتداِیِی حرام است، آنوقت اضرار متکرّر اشکال نداشته باشد؟!
اضرار حرام است، چه اضرار ابتداِیِی و چه اضرار از باب تلافِی بر
آن اضرار و چه اضرار متکرّر؛ تمام اِینها داخل در معناِی اضرار است.