«عدم الاتِیان بما ِیفِی بما تلف منه» را هم ظلم مِیداند؛ ِیعنِی همانطورِیکه تعدِّی
به غِیر، ظلم است، عدم جبران آنچه از او تلف کرده و آن خسارتِی که به او
وارد کرده است هم ظلم مِیداند و آن هم فطرِی است و باِید اتِیان
کند.
بنابراِین به مقتضاِی حکم
عقل، از باب حُسن و قبح عقلِی، لا شکَّ
و لا شبهةَ در اِینکه اِین مطلب ِیک
امر فطرِی و وجدانِی است که تعدِّی به غِیرْ ظلم است و در
صورت تعدِّی، جبران ما فات هم لازم است و عدم جبران، ظلم خواهد
بود. پس عقل حاکم است به اِینکه ضرر بر دِیگران، چه به آنها و چه به
حقوق لا ِینفکّ از آنها، عقلاً حرام است و جبران آن ضرر عقلاً واجب است.
اِین از نقطهنظر عقلِی.