رواِیات
مرسل آمده است،[1] بنابراِین
بِیان ِیکچنِین معناِیِی اصلاً ضرورت ندارد؛ حالا بگذرِیم
از اِینکه چه قِید «فِی الاسلام» باشد ِیا نباشد، اِین معنا استفاده مِیشود، ِیعنِی
خود وجود ِیکچنِین قانونِی در تشرِیع اسلامِی، اِین
معنا را مِیرساند و دِیگر فرقِی ندارد که قِید «فِی الاسلام» بِیاِید ِیا نِیاِید.
در مجموع، اِین
معناِیِی که اِیشان ذکر کردهاند، ِیک معناِی
بسِیطِی است که با توجه به معانِیاِی که بعداً ذکر مِیکنِیم،
خود اِین معنا جاِی خودش را در ضمن آنها باز مِیکند و ظاهراً اشکال
مهمِی هم ندارد تا بخواهِیم راجع به آن دقت و کنکاش کنِیم و آن را
مو شکافِی کنِیم و به ضرار و ضرر اشکال وارد کنِیم.
اِین مسائل خِیلِی مورد توجه نِیست.
اِین هم دو معنا. ما اِین
معانِی را از اِین باب مطرح مِیکنِیم که بالأخره خوب است که اِین
معانِی مطرح شود و انسان اطلاع پِیدا کند تا به نقطۀ جامعِی
برسد.