است که بهواسطۀ
أحقِّیت تبدِیل مِیشود. ِیا منبابمثال همِین
مسجدِی که در طهران بود و مِیگوِیند که مدتِی بِین
متولِی آن و شهردار اختلاف وجود داشت که آِیا آن را خراب کنند و
تبدِیل به اتوبان کنند ِیا خراب نکنند؟ مسئلهاش را که پرسِیدم، گفتند:
اگر بشود اتوبان را طورِی
قرار داد که از جاِی دِیگرِی عبور کند، ولو اِینکه قدرِی
طولانِی بشود، باِید اِین کار را انجام بدهند و نباِید مسجد
خراب بشود، بلکه مثلاً فلان ساختمان خراب بشود؛ ولِی اگر نشود طور
دِیگرِی انجام داد و مسِیر اتوبان منحصر به تخرِیب مسجد باشد
مسجد را هم باِید خراب کنند.
البته احکام
مسجد در آنجا هست و زمِینش تا ابد مسجد است، ولِی مسجدِی است که
دِیگر استفاده نمِیشود.
تلمِیذ: اِین رواِیت
مِیخواهد بگوِید فقط مورد خاصّ هدم نِیست؛ مثلاً اگر کسِی
خانهاِی ساخت و جدارِی هم نداشت و عدم جدار به جار ضرر وارد کرد، پس در
اِینجا هم باِید به بناء امر بکنِیم؟
استاد: در هر موردِی که عمل انسان
موجب ضرر بر غِیر بشود، مِیشود اِین را انجام داد. البتّه در
اِینصورت مِیتوانِیم به آن همساِیه بگوِیِیم که
خودت آن دِیوار را درست کن.
تلمِیذ: ممکن
است مانعِی داشته باشد، مثلاً پول نداشته باشد.
استاد: خب برود پول بگِیرد! به دِیگرِی
چه مربوط است که او پول ندارد. مثل اِین است که من آب دارم، ولِی او آب
ندارد و مِیگوِید: مِیخواهم شلنگ آبم را به خانۀ شما وصل کنم!
عقلاء مِیگوِیند که خودت برو درست کن. وقتِی که شما خانهاِی
بسازِی که فرضاً همساِیه به شما مشرِف است ـ گرچه إشراف غلط است ـ
به همساِیه مِیگوِیند: اگر دلت مِیخواهد برو جلوِیش را
بگِیر! بله، اگر به نحوهاِی باشد که بخواهد اضرار وارد کند، مثلاً در حِیاط
ِیک شخص ـ نه در ملک خودش ـ پنجرهاِی باز کند، اشکال دارد و نمِیشود.