عقلاء اجازه مِیدهند. حالاکه اِین شخص در
اِینجا دارد کارِی برخلاف عرف عقلائِی انجام مِیدهد، شارع
اِین بناء عقلائِیه را امضاء مِیکند و مِیگوِید: تو حق
ندارِی که ِیکچنِین امر برخلاف عقلائِی انجام بدهِی!
رابطۀ سِیرۀ عقلائِیه و حکم شرعِی
در اِینجا ادلۀ
شرعِیه ناظر بر سِیرۀ عقلائِیه است؛ ِیعنِی
ادلّۀ شرعِیه سِیرۀ عقلائِیه را امضاء مِیکند.
لذا ادلۀ شرعِیه در مواردِی تأسِیس حکم شرعِیه مِیکند
که شارع در آنجا ِیا حکم به تحرِیم سِیرۀ عقلائِیه کرده
باشد ِیا سِیرۀ عقلائِیه ساکت باشد.
منبابمثال شارع مِیگوِید
که اگر داخل منزل رفِیقت شدِی، اشکال ندارد که چِیزِی از
ِیخچالش بردارِی و بخورِی:
اگر
اِین آِیه نبود ما در چنِین مواردِی چه مِیکردِیم؟
مثلاً وقتِی ِیکِی از رفقا، ما را به منزلش دعوت کرده باشد و ما
وارد منزل او شوِیم و ببِینِیم که او خودش بِیرون رفته است و
ما گرسنهمان است، آِیا همِینطور دست روِی دست مِیگذارِیم
و مِیگوِیِیم: «لا ِیحلّ
مالُ امرءٍ مسلم إلّا بطِیب نفسه» و «الناس مسلّطون علِیٰ أموالهم»، تا اِیشان بِیاِید؟! اگر او تا ِیک ساعت
دِیگر نِیاِید ما غش مِیکنِیم! سِیرۀ عقلاء
در اِینجا مِیگوِید: بلند شو و برو بخور! حالاکه او نِیامده
است، طورِی نِیست؛ بلکه اتفاقاً خوشحال هم مِیشود، حتماً خوشحال
مِیشود! ِیا مثلاً وقتِی به خانۀ پدرتان ِیا مادرتان
ِیا برادرتان ِیا صدِیقتان ِیا به خانهاِی مِیروِید
که کلِیدش را دارِید، عقلاء همِین را مِیگوِیند. لذا
شارعِی که در اِینجا اِین حکم را بِیان کرده است، ِیک
حکم در