بردگان مىكرد و قرآن به كسانى كه
بردهاى را آزاد كنند، وعده بهشت را به كسانى مىداد كه بردهاى را آزاد كنند. «فَلَااقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَ
ما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ فَكُّ رَقَبَةٍ؛[1] پس وارد
عقبه نشد و چه دانى عقبه چيست آزاد كردن بنده در راه خدا است».
همانطور كه قرآن آزاد كردن بردهاى
را كفاره بعضى از گناهان قرار داده است[2] اگر اين احكام اجرا مىشد، قرنها
پيش بردگى از جوامع اسلامى رخت بر مىبست.
تصوير زنان عرب
كتاب «جهان و ساكنان آن» در صفحه 502 چنين مىگويد: «زن در خاورميانه بين چكش و سندان قرار گرفته» يعنى هميشه خوار و ذليل
است.
غربىها آداب و رسوم حاكم در اين
جوامع را پست و بىارزش مىدانند و مىگويند جامعهاى كه اين زنان در آن زندگى
مىكنند هر تغييرى را ضدّ دين خود به شمار مىآورند.
نويسنده كتاب «جغرافياى جهان و تمدنهاى آن» زن عرب را زنى زندانى و در بند مىداند، زيرا به
رغم آنان اين زنان واجب است صورتشان را بپوشانند و او خاطرنشان مىسازد كه برخى
كشورها نسبت به زن سختگيرتر هستند و در صفحه 225 مىگويد: «برخى كشورهاى اسلامى سختگيرتر و تندروتر از كشورهاى ديگر هستند. به عنوان
مثال كشور عربستان سعودى كشورى بسيار سختگير است. لذا زن بايد صورت خود را كاملًا
بپوشاند. زنان در اين كشور اجازه رانندگى و همچنين تنها مسافرت كردن را ندارند و
آخر اينكه اجازه كار در بيرون از خانه را ندارند».
بىشك اين نويسنده با مطرح ساختن
موضوع زن و نشان دادن آن به صورت سرحورى خوار و ذليل، و مقيد و بدون آزادى، به
اسلام ظلم كرده است و اشتباه گفته است: «زن نمىتواند بيرون از خانه كار كند». قرآن پيشرو يك انقلاب اجتماعى
براى زنان در قرن هفتم ميلادى قلمداد مىشود. در اين راستا زنده به گور كردن
دختران، خريد و فروش آنها و ازدواج بدون رضايت زن را حرام اعلام كرد. براى او حقّ
ارث معين كرد و به اندازه حقوقى كه دارد او را ملزم به انجام وظايف و كارهايى كرد. «وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي
عَلَيْهِنَّ».[3]
علاوه بر اين طبق اين حديث نبوى، او
را ملزم به طلب علم كرد، «طلب العلم فريضة على كلّ مسلمٍ و على كلّ مسلمة؛ علمآموزى بر هر مرد و
هر زن مسلمان واجب است».
اين حقّ زن است كه بخواهد طبق
آموزههاى دين خود، حجاب را رعايت كند و به همراه همسرش به تربيت فرزندانش
بپردازد.
تمدن اسلامى
كتابهاى درسى آمريكا از تمدن اسلامى
سخن گفتهاند و آن را فرهنگى غنى مىدانند و به پژوهشهاى علمى، هنر، آداب،
دستاوردهاى دانشمندان مسلمان در زمينههاى جبر، ستارهشناسى شيمى، فيزيك،
نورشناسى، ايجاد دارالحكمه و سعى در ترجمه علوم مختلف از جهان قديم به زبان عربى و
استفاده ملتهاى ديگر از اختراعاتى كه دانشمندان عرب انجام دادهاند، اشاره
مىكنند. همچنين به برخى از دستاوردهاى جديد مسلمانان عبارت بودند از: روشهاى
جديد در بازرگانى: فاكتور مبادله با كشورهاى ديگر، تأسيس شركتهاى تعاونى، فروش
سهام، كلمات چك، ماجراجويى، يا ريسك كردن- كه اصل آن از زبان عربى است- اشاره
مىكند.
جدا از همه اينها فرمانروايان مسلمان
به يهوديان و مسيحيان اجازه مىدادند كه مراسم و اعمال دينى خود را انجام دهند و
از قوانينى كه مخصوص خودشان است پيروى كنند.
شخصيت عربى- اسلامى
كتاب «جهان و ساكنان آن» در صفحه 506 تحت عنوان بحران هويت معتقد است كه طىّ 200
سال گذشته تغييرات بسيارى درخاورميانه به وجود آمده است. رويارويى با غرب، مردم را
به سوى گرايش به هويت وهستى جديدى سوق داده است و تسلط كشورهاى غربى به وسيله
سلاحها و تكنولوژى برتر خود بر قسمتهايى از اين منطقه، انديشمندان مسلمان را به
اين سؤال واداشته كه چرا خداوند به اروپاييان اجازه مىدهد تا از نظر تكنولوژى
نسبت به مسلمانان پيشرفتهتر باشند و چرا اجازه مىدهد كه مسلمانان در جنگها شكست
بخورند و سرزمينهايشان به اشغال درآيد؟
برخى مسلمانان معتقدند كه اينها
نشانه فاصله گرفتن آنها از آموزههاى درست دين اسلام است و پيروى هر چه بيشتر از
آموزههاى اسلام اين مشكل را حل مىكند. اينجا اين سؤال پيش مىآيد كه چرا نويسنده
به اين مطلب اشاره نكرده كه اسلام دينى است كه پيروانش را به علمآموزى، كار و
تلاش و مشورت دعوت مىكند؟ كتاب «جهان و ساكنان آن در صفحات 504 و 505 خود آورده است: «اختلافات ميان كشورهاى عربى ادامه يافته و اين
اختلافات تلاشهاى يكپارچهسازى و وحدت خاورميانه را با ناكامى مواجه ساخته است».
اين كتابها از تلاشهاى جدى براى
ايجاد يك بازار مشترك عربى سخن نگفته و امّا به نقش و اهميت نفت در اقتصاد كشورهاى
خليج فارس و كشور عربستان سعودى اشاره كرده است.