responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ماهنامه موعود نویسنده : مؤسسه فرهنگى هنرى موعود عصر    جلد : 78  صفحه : 52

نيافته‌ايم. مى‌گويند: نزد گروهى بوديم كه محمد و اهل‌بيت او را ياد مى‌كردند، و مقدارى از رايحه آنان به ما درآميخت و معطر شديم.

پس فرشتگان ديگر به آنان مى‌گويند: ما را نيز نزد آنان پايين ببريد. مى‌گويند پراكنده شويد و هر يك از آنان به منزلش مى‌رود و باز مى‌گويند ما را پايين ببريد تا از محلّ آنان خوش بو شويم».[1]

سيره امامان (ع) و شيعيان و اصحاب ايشان، ذكر فضايل اهل‌بيت (ع) در هر زمان و مكانى حتى در تيره‌ترين شرايط و موقعيت‌ها بوده است، و مى‌بينيم كه امام على (ع) مناقب خود را در برابر مردم، به صورت احتجاج و سوگند بيان مى‌نمودند.

و امام حسن (ع) فضايل خود را در برابر معاويه آشكار مى‌ساختند، و امام سجّاد (ع) در بيان فضايل اهل‌بيت (ع) در مسجد جامع اموى ايراد خطبه مى‌نمايند، اباذر- صحابى معروف- در مكّه در هنگام حج براى بيان فضايل ايشان براى مردم به پا مى‌ايستد، جابرانصارى براى بيان فضايل اهلبيت (ع) در كوچه‌هاى مدينه به راه مى‌افتد، رشيد هجرى حتى در پاى چوبه دار نيز لب از بيان فضايل ايشان فرو نمى‌بست.

همين طور كميت كه سى‌سال چوب دارش را به دوش مى‌كشيد و فضايل امامان (ع) را با صراحت بيان مى‌كرد.

و بالاتر از اين، آنكه حتى بعضى از شيعيان به ذكر فضايل اهل‌بيت (ع) مى‌پرداختند كه بر اساس حقّ ولايت ايشان، نقصان (دنيوى) نيز به آنان رسيده بود، مانند قصه آن غلام كه امام على (ع) دستش را قطع نمودند و مردى كه بر امام صادق (ع) وارد شد و دستش را به زنى كشيد.

پنهان نمودن فضايل‌

در مقابل، امويان، عباسيان و ديگران همه توان خود را در پنهان كردن فضايل اهل بيت (ع) و محو آن، به كار بستند. از جمله، معاويه به دورترين مناطق تحت حكومتش نوشت از هر كسى كه حديثى درباره مناقب على (ع) نقل كند، برائت مى‌جويم. وى به سمرة بن جندب، چهار صد هزار درهم داد تا آياتى را كه در شأن على (ع) نازل شده است، تغيير دهد.

لذا شيعيان مأمور شدند كه براى بيان روايت از اميرالمؤمنين (ع) بگويند: «مردى از قريش» گفت، يا «ابو زينب» چنين فرمود.[2]

با وجود همه اين تلاش‌ها در راه پوشاندن فضايل اهل‌بيت (ع)، امّا فضايل ايشان همچنان در شرق و غرب زمين پراكنده و منتشر است.

ابن ابى‌الحديد معتزلى در اين باره مى‌گويد:

فضايل او- على (ع)- از بزرگى و جلالت، و انتشار و اشتهار، در سطحى قرار دارد كه بيان و معرفى آنها، مرتبه و منظرى بلند مى‌طلبد. من چه بگويم درباره مردى كه مخالفان و دشمنانش به فضيلت او اقرار دارند و قادر به انكار مناقب و كتمان فضايل او نيستند، و چه بگويم درباره كسانى كه همه فضايل با او نسبت داشته، هر دسته‌اى از خوبى‌ها به او منتهى و هر طايفه‌اى مجذوب او شده، و رئيس فضايل و سرچشمه آن است.[3]

ابن شهر آشوب نقل مى‌كند: «اعرابى‌اى در مسجد كوفه چنين مى‌گفت: اى مرد مشهور در آسمان‌ها و زمين‌ها و در دنيا و آخرت! پادشاهان جور و ستمگران دوران، همه همّ خود را براى خاموش ساختن نورت به كار بستند، امّا خداوند جز بر تلألؤ و درخشش آن نيفزود.

به او گفتند: منظورت از اين كلمات چيست؟

گفت: اميرالمؤمنين (ع).

اين را گفت و از ديده‌ها نهان شد».

از شعبى به صورت مستفيض روايت شده كه گفت: پيوسته از خطباى اموى مى‌شنيدم كه اميرالمؤمنين (ع) را بر منابر سبّ مى‌كردند و گفته‌هاى زشت و نادرستى را به آن حضرت نسبت مى‌دادند ولى با وجود اين همه، گويا كسى بازوى آن جناب را گرفته، به آسمان بالا مى‌برد و مقام رفيع آن حضرت را آشكار مى‌ساخت؛ و نيز مى‌شنيدم كه آنان پيوسته مدح و منقبت اسلاف و گذشتگان خويش را مى‌نمودند و چنان مى‌نمودند كه مردارى را بر مردم مى‌نمودند و جيفه‌اى را عيان كرده باشند؛ يعنى هر چه مدح گذشتگان خود مى‌كردند، تعفن آنها بيشتر آشكار مى‌شد و اين مطلب خرق‌عادت و معجزه‌اى آشكار است، زيرا در اين حال بايد فضيلتى از آن حضرت انتشار نمى‌يافت و نورش از ميان مى‌رفت، بلكه نكوهش جاى ستايش را مى‌گرفت در حالى كه فضايل و مناقب حضرتش شرق و غرب را پر كرده، غالب انسان‌ها از دوست و دشمن، وى را مدح مى‌گويند[4]».

يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ. 23 و[5]

مى‌خواهند نور خدا را با سخنان خويش خاموش كنند، ولى خداوند نمى‌گذارد تا نور خود را كامل كند، هر چند كافران را خوش نيايد.

پى‌نوشت‌ها:


[1]. قطرات من بحر فضائلك يا على، ص 17.

[2]. علامه جعفرى، محمد تقى، سخنرانى در كنگره نهج‌البلاغه.

[3]. مجلسى، بحارالانوار، ج 38، ص 196.

[4]. سوره كهف (18)، آيه 109.

[5]. سوره نحل (16)، آيه 18.

[6]. الحقّ المبين، ص 386.

[7]. حقيقة الإمامة، ص 62

[8]. مجلسى، همان، ج 40، ص 70.

[9]. قطرات من بحر فضائلك يا على، ص 84.

[10]. حقيقة الإمة، ص 59.

[11]. تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 193.

[12]. همان، ص 57.

[13]. سوره انعام (6)، آيه 108.

[14]. اهل البيت، ص 543.

[15]. منار الهدى، ص 121.

[16]. سوره اسراء (17)، آيه 70.

[17]. المعارف السلمانية، ص 66.

[18]. كلينى، همان، ج 1، ص 201.

[19]. قطرات من بحر فضائلك يا على، ص 7.

[20]. همان، ص 10.

[21]. الصراط المستقيم، ج 1، ص 151؛ والفصول العلية، ص 9.

[22]. ابن ابى‌الحديد، شرح نهج‌البلاغه، ج 1، ص 19؛ مجلسى، بحارالانوار، ج 41، ص 139، ح 45.

[23]. محدث قمى، منتهى‌الامال، ج 1، ص 239.

[24]. سوره توبه (9)، آيه 32.

نام کتاب : ماهنامه موعود نویسنده : مؤسسه فرهنگى هنرى موعود عصر    جلد : 78  صفحه : 52
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست