responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ماهنامه موعود نویسنده : مؤسسه فرهنگى هنرى موعود عصر    جلد : 78  صفحه : 43

مى‌كردند، مى‌توانستند با تحريم‌هايى كه بيش از يك دهه در عراق روا داشتند آرامش خيالى يابند. اينها خود را در درون گروه‌هاى فشارى مانند «طرحى براى قرن جديد آمريكايى» سامان مى‌دادند و هر گاه كه اوضاع و احوال مقتضى مى‌شد، روشمندانه هوادارى سياسى از طرح حمله آتى به عراق را بنياد مى‌نهادند. در اين ميان اسرائيلى‌ها كه مى‌ديدند از كوشش كوته عمر جيمز بيكر وزير خارجه از زمان كنفرانس سال 1991 اعراب و اسرائيل در مادريد براى اجراى سياست رسمى آمريكا در فلسطين رفته رفته دست كشيده مى‌شود، آسودگى خاطرى يافتند. پس از سال 1996 «پويش صلح» ديگر چيزى جز پوششى براى دو چندان كردن مهاجرنشينى در كرانه باخترى رود اردن نبود.

دورتر در افغانستان، در شرق هلال بحران، فرجام جنگ در نبرد ميان سركردگان جنگى، اتحاد شمال و طالبان رقم مى‌خورد. با پايان گرفتن جنگ سرد، ايالات متحده كارها را به طور كامل به پاكستان واگذار كرده بود كه خود به سوى يك رژيم نظامى اسلامگرا گام برمى‌داشت و افغانستان اسلامى ژرفاى استراتژيكى لازم بر ضدّ هند را برايش مهيا مى‌كرد. پيروزى طالبان، كه دستگاه‌هاى امنيتى ارتش پاكستان به طور گسترده‌اى به سود آنها وارد عمل شده بودند امكانى فراهم مى‌ساخت تا اسلام‌آباد پيوندهاى خود را با رژيم تازه استوار سازد.

بدين گونه در تمام طول اين دهه‌ها، ايالات متحده هرگز آمال ملل عرب و مسلمان را به چيزى نگرفته بود. سياست‌ها راه خود را مى‌پيمودند، ارتش‌ها بسيج مى‌شدند، اتحادها به هم مى‌پيوست و از هم مى‌گسست، جنگ‌ها در سرزمين‌هاى اعراب و مسلمانان و بر روى كالبد آنها، امّا همواره به اقتضاى مصالح ديگران، در مى‌گرفت. گسيختگى و زير و رو كردن سياست‌ها درباره عراق، ايران، بنيادگرايى شيعه و سنّى، ايدئولوژى جهاد، ديكتاتورى، دموكراسى، سلطنت مطلقه، ياسرعرفات و سازمان آزاديبخش فلسطين، مهاجرنشينان اسرائيلى و «فرايند صلح»، همه و همه به خوبى نمايانگر چنين رويكردى است. ايالات متحده (چه براى تضمين عرضه نفت براى خود، چه براى بردن جنگ سرد، چه براى تصريح برترى جويى‌هاى خويش يا براى حمايت از اسرائيل) در تدارك هدف‌هاى خاص خويش بسيج مى‌شد و به محض آن كه در راستاى يكى از هدف‌ها به مراد خود مى‌رسيد، همه نگرانى‌هاى اعراب و مسلمانان را كه براى همراه ساختن آنها پيش كشيده بود به دست فراموشى مى‌سپرد. براى جهان عرب و مسلمانان چيزى موهن‌تر از گفته مشهور برژينسكى سه سال پيش از واقعه 11 سپتامبر 2001 نيست. وى در پاسخ به پرسشى درباره احساس پشيمانى احتمالى وى از سركار گذاشتن نهضتى جهادگرا به يارى آمريكا به منظور برانگيختن دست‌اندازى شوروى به افغانستان گفته بود: «پشيمانى از چه چيز؟ (...) چه چيزى در چشم‌انداز تاريخ جهان برجسته‌تر مى‌نمايد؟ طالبان يا سقوط امپراتورى شوروى؟ چند تن اسلامى هيجان‌زده يا آزادى بخشيدن به اروپاى مركزى و پايان دادن به جنگ سرد؟»

برچنين زمينه‌اى كه در پنج سال اخير، از حملات 11 سمپتامبر گرفته تا تجاوز به عراق و اشغال اين كشور، رخدادهايى «جهان را دگرگون كرده‌اند.» شايد در سال 2003 گذارى سريع به كشورى با ثبات، متحد، مردم‌سالار، غير مذهبى و خصوصاً اشغال نشده مى‌توانست تنها «پيروزى» ممكن آمريكايى باشد. به قمار پرخطرى دست زدند كه در آن باختند. به گفته يك ژنرال باز نشسته آمريكايى، وضع عراق «بزرگترين فاجعه استراتژيك تاريخ ايالات متحده است.» چاره‌اى براى چنين شكستى نمى‌توان يافت.

به روشنى مى‌توان ديد كه پيروز اين ميدان، ايران است. استراتژى آمريكا در نابودى ارتش و ساختارهاى بعثى دولت عراق، دشمن سنتى تهران را از ميان برداشت و در همان حال آسودگى خاطر آمريكايى‌ها از روحانيون شيعه، ياور هم‌پيمانان ايرانى در درون عراق شد. بدين گونه واشنگتن همان دولتى را استوار ساخته است كه داعيه نبرد با آن را دارد.

پيامدهاى چنين امرى براى ايالات متحده كم نيست. ناسيوناليزم عرفى مسلك و چپگراى عرب كه چهارچوبى عقيدتى براى پايدارى در برابر سلطه جويى غرب فراهم ساخته بود ناچار ميدان را در برابر جريان‌هاى اسلامى خالى گذاشته است كه اين مقاومت را در درون ايدئولوژى‌هاى عميقاً محافظه‌كار محصور ساخته‌اند. امروز شكست و هزيمت آمريكا در عراق، فرصت‌هاى تازه‌اى براى تهران به ارمغان آورده است تا زير بيرق اسلام، مشعل ناسيوناليزم عرب را بر سر دست گيرد. جمهورى اسلامى دلاور جبهه نبرد تازه پديدار گرديده است كه ناسيوناليزم عرب و موج اوج گيرنده مقاومت اسلامى را به يكديگر پيوسته است. جمهورى اسلامى دو برگ برنده در دست دارد: مى‌تواند وضعيت سپاهيان آمريكايى در عراق را آسان كند يا پيچيده‌تر سازد و مى‌تواند به مدد متحدان حزب‌الهى‌اش به شكست اسرائيليان در لبنان يارى رساند؛ حتّى مى‌تواند از طريق كمك به حماس دست يارى به سوى فلسطينيان دراز كند. اين كشور دامنه نفوذ خود را تا مناطق نفت‌خيز خليج [فارس‌] و عربستان سعودى نيز گسترده است. بيش از آن، جمهورى اسلامى در موقعيتى است كه مى‌تواند خلاء عظيم قدرتى را در منطقه پر كند كه با ويرانى دولت عراق به وجود آمده است و وزنه سنگينى در ستيزه اعراب و اسرائيل باشد و حتّى سرنوشت مناسبات چند صد ساله شيعيان و سنّيان را دگرگون سازد.

از تهديدها، به ويژه تهديدهاى نظامى ايالات متحده و اسرائيل، جز تقويت اهميت دامن‌گستر ايران و به رخ كشيدن ارج وى همچون پيشتاز پايدارى جهان عرب و مسلمان كارى ساخته نيست. زيرا واشنگتن و تل‌آويو در تناقضى دست و پا مى‌زنند. آنها به ضرورت يك مداخله نظامى يقين يافته‌اند، امّا به خوبى مى‌دانند كه ناگزيرند چنين مداخله‌اى را به بمباران‌هاى هوايى و عمليات نيروهاى ويژه محدود سازند. با اين همه چنين تهاجمى نمى‌تواند نظام حاكم را نابود سازد، بلكه برعكس آن را استوار خواهد ساخت. آيا به همين دليل است كه رئيس‌جمهور آمريكا و معاون وى به فكر استفاده از سلاح هسته‌اى افتاده‌اند؟ به يقين پيامدهاى چنين هنگامه طلبى‌هايى در مقياس منطقه‌اى و بين‌المللى را نمى‌توان محاسبه كرد. امّا ايالات متحده ناگزير بايد اعتبار از دست رفته‌اش را باز يابد و بار ديگر رعب و وحشتى در دل‌ها بياندازد كه بنياد هر امپراتورى بر پايه‌هاى چنين هراسى نهاده شده است.

تدبير دوربرد ديگرى كه در واشنگتن مورد بحث بوده، بهره‌بردارى از شكاف‌هاى فرقه‌اى با كمك عربستان سعودى است. دو گرايش متضاد در كارند. نخست، آنهايى كه آهنگ نزديك ساختن شيعيان و سنّى‌ها به يكديگر را دارند، به ويژه پس از جنگ لبنان در تابستان 2006 كه از پيوندهاى آشكار ميان تهران و حزب‌الله پرده برداشت و شيخ حسن نصرالله و تا اندازه‌اى هم حماس را به مقام قهرمانى در جهان عرب بركشيد. امر بى‌سابقه آن بود كه روحانيون سنّى مورد احترام‌

نام کتاب : ماهنامه موعود نویسنده : مؤسسه فرهنگى هنرى موعود عصر    جلد : 78  صفحه : 43
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست