responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ماهنامه موعود نویسنده : مؤسسه فرهنگى هنرى موعود عصر    جلد : 78  صفحه : 42

آيا آمريكا به سوى بزرگترين فاجعه استراتژيك تاريخش گام برمى‌دارد؟

هشام عبدالله العلوى‌[1]

به دنبال انقلاب سال 1979 ايران برخى از سياست پيشگان آمريكايى به وهمى گرفتار آمدند كه نيروهاى اسلامى را مى‌توان بر ضدّ اتحاد شوروى به كار گرفت. بر پايه اين نظريه كه آقاى زيبگنيو برژينسكى، رايزن امنيّت ملّى رئيس جمهور جيمى كارتر، بدان پر و بال داده بود، «هلال بحران آفرينى» از مراكش تا پاكستان گسترده است كه در پهنه جغرافيايى آن مى‌توان «كمان اسلام» را به شيوه‌اى بسيج كرد كه جلوى گسترش نفوذ شوروى را بگيرد. هر چه باشد مگر همين نيروهاى اسلامى محافظه‌كار نبودند كه ميان سال‌هاى 1960 و 1970 نيز براى از ميدان راندن و به شكست كشاندن احزاب چپ و ناسيوناليست عرفى مسلك در منطقه و پيش از همه در سال 1953 در ايران به خدمت درآمدند؟ پس چرا بنيادگرايى ايرانى نتواند شورشى اسلامى در «دل نرم» اتحاد شوروى به راه اندازد؟

نهايتاً ايالات متحده ميان چندين سياست خاورميانه و آسياى مركزى به نوسان درآمد. اين كشور فقط در پى اهداف دوگانه پيروزى در جنگ سرد و پشتيبانى از اسرائيل بود، امّا براى نيل به اين اهداف روش‌هاى برگزيده و دولت‌هاى برخوردار از پشتيبانى وى گاه به شيوه‌اى متضاد، دگرگونى مى‌يافتند. بدين گونه ايالات متحده هم‌چنان كه رسماً به عراق در جنگ آن كشور بر ضدّ ايران (1980- 1988) يارى مى‌رسانيد، به تحويل پاره‌اى از سلاح‌ها به ايران نيز رضايت داده بود. با هم پيمانى واشنگتن با عربستان سعودى و پاكستان اين استراتژى به نقطه اوج خود رسيد و به ويژه در سال‌هاى دهه 1980 به پيدايش ارتش بين‌المللى جهاد براى پيكار با اتحاد شوروى در افغانستان انجاميد.

در سال 1990 هنگامى كه اتحاد جماهير شوروى از صحنه جهان كنار مى‌رفت، ايالات متحده ائتلافى بين‌المللى براى بيرون راندن ارتش عراق از كويت پى‌افكند. كشورهاى عرب، از سوريه گرفته تا مراكش پاسخى مساعد به دعوتى دادند كه بر موازين حقوق بين‌الملل و احكام قطعنامه‌هاى سازمان ملل متحد بنيان يافته بود. به آنها اطمينان داده بودند كه مسئله تنها رهانيدن يك اميرنشين نفت‌خيز دوست نيست، بلكه غرض، برپا كردن نظم نوينى است كه بر عدالتى جهان‌گستر پايه‌ريزى شده باشد. مى‌پنداشتند كه وقتى حاكميت كويت از نو برقرار شود، همه قطعنامه‌هاى سازمان ملل متحد، از جمله آنهايى كه مصر خواستار خروج اسرائيل از سرزمين‌هاى اشغال شده فلسطين بودند نيز مى‌بايستى به اجرا درآيد.

بازى واشنگتن، مهره‌هاى عرب‌

به رغم همه فشارها از هر سو، دولت آمريكا تصميم گرفت رژيم صدام حسين را سرنگون نسازد. «براى سرنگونى صدام (...) مى‌بايستى نيروهاى نظامى را درگير مى‌ساختيم. اگر از شرّ صدام حسين و حكومتش خلاص مى‌شديم، لازم بود دولت جديدى را سر كار بگذاريم. امّا چگونه حكومتى را مى‌توانستيم بر تخت بنشانيم؟ يك حكومت سنّى يا يك حكومت شيعه، يك حكومت كُرد يا يك رژيم بعثى؟ يا شايد مى‌خواستيم برخى بنيادگراهاى اسلامى را در حكومت شريك سازيم؟ تا چه زمانى مى‌بايستى در بغداد مى‌مانديم تا چنين حكومتى را پا بر جا نگهداريم؟ پس از خروج نيروهاى آمريكايى چه بر سر چنين حكومتى مى‌آمد؟ چه ميزانى از تلفات جانى براى ايالات متحده پذيرفتنى بود تا در برقرارى ثبات بكوشيم؟ عقيده من را بخواهيد (...) اگر در منجلاب عراق گرفتار مى‌آمديم شايد اشتباه بزرگى مرتكب شده بوديم و پرسشى كه به ذهن من مى‌رسد آن است كه صدام به چند تن قربانى بيشتر آمريكايى مى‌ارزيد؟ پاسخ آن است كه لعنتى به چيزى نمى‌ارزيد». اين عقيده سنجيده از آن آقاى ديك چينى است، وزير دفاع وقت و معاون فعلى رياست جمهورى ايالات متحده.

كسانى كه آن وقت سرسختانه «تغيير رژيم» در بغداد را توصيه‌

نام کتاب : ماهنامه موعود نویسنده : مؤسسه فرهنگى هنرى موعود عصر    جلد : 78  صفحه : 42
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست