responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ماهنامه موعود نویسنده : مؤسسه فرهنگى هنرى موعود عصر    جلد : 78  صفحه : 44

از اين پس تأييد مى‌كنند كه اختلاف آنها با شيعيان تنها در جنبه‌هاى جزئى دين است، يعنى پيش از آن كه در «اصول» باشد در «فروع» جاى دارد. گرايش دوم، در تشنج‌هايى است كه با اشغال سرزمين‌ها ميان دو مذهب اسلام به ويژه در عراق از نو سر برداشته است. سلوك حاكمان سنّى از قرن‌ها پيش جماعات شيعه را كه در نقاط سوق‌الجيشى تمركز يافته بودند غالباً خوار شمرده‌اند، زمين بلاخيز رنجش و خشم آنها را بارور ساخته است، و از ديگر سو اعدام صدام حسين سنّيان را به وادى ضدّيت رانده است.

برخى از مسئولان آمريكايى مى‌پندارند كه رياض شايد بتواند نقدينه‌اى را فراهم سازد كه براى به راه انداختن جنبش مقاومتى در برابر شيعيان لازم است. در واقع رژيم سعودى با توسعه نفوذ فقه شيعى و جمهورى اسلامى در منطقه، سخت دشمنى مى‌ورزد. اين كشور از هم‌اكنون نيز قول داده است كه اگر ناگزير بشود، سنّيان عراق را در سايه حمايت‌هاى خويش خواهد گرفت. آيا عربستان سعودى و اميرنشينان خليج [فارس‌]، مصر، اردن، كُردها، سنّى‌هاى عراق و لبنان و سازمان الفتح مى‌توانند روياروى نفوذ ايران شيعه، سوريه علوى و هم‌پيمانان آنها، حزب‌الله لبنان و حماس فلسطين، بايستند؟ «ميانه روهاى» عرب براى يافتن اعتبارى بايد بتوانند راه حلّى عادلانه و سريع براى مسئله فلسطين بجويند. امّا اگر ايالات متحده و اسرائيل خود به ميدان اين معركه قدم بگذارند از آن روست كه از هر گونه مصالحه و سازش جدى شانه خالى كنند.

افزودن بر ريسك اين قمار

چنين سياست دوربردى با هدف دامن زدن به تنش‌هاى فرقه‌اى به يك جنگ داخلى ميان مسلمانان خواهد انجاميد. كسانى را كه در آن مشاركت جويند، چون گماشتگانى خواهند نگريست كه منطقه را در خدمت به منافع اسرائيل و ايالات متحده به خاك و خون مى‌كشند؛ و به كدام نيروى مسلمان سنّى و ضدّ شيعه است كه مى‌خواهند كمك برسانند؟ اين احتمال هست كه افكار عمومى غربى و حتّى آمريكايى با وحشت دريابند كه باز حكومت آنان از سر نو در حال برپا ساختن «ارتش سلفى جهاد» يا القاعده تحت نام ديگرى است. امّا چنين سناريويى به جاى آن كه به «پيروزى» ره برد زنجيره ديگرى از بحران‌هاى تازه را به راه خواهد انداخت.

نو محافظه‌كاران، اين استراتژى را ناپايدارى راه‌گشا (يا ويرانى كارساز) توصيف مى‌كنند، امّا ناظرى هوشيار به روالى شايسته‌تر آن را ويرانى دولت‌ها (دولت كُشى) نامگذارى كرده است. ايالات متحده در نهايت در لبنان و فلسطين به چنين جهت‌گيرى تن در داده است. اگر امر واقع را به جاى نيات بررسى كنيم، مى‌توان دريافت چرا عرب‌ها و مسلمانان به اين نتيجه رسيده‌اند كه سياست واشنگتن در خاورميانه نه نجات «دولت‌هاى ورشكسته»، بلكه پديد آوردن آنهاست. يورش بر ضدّ لبنان كه ويرانى‌هاى فراوانى به بار آورد به شكست انجاميد و اسرائيل را اندكى بيشتر در منطقه و در جهان به انزوا كشانيد؛ از لحاظ نظامى، حزب‌الله هرگز توانايى‌هايش را براى ارتباط با رزم‌آوران، براى پخش پيام‌هاى خود به مردم از طريق راديو و تلويزيون، براى وارد ساختن زيان به متجاوزان يا براى پرتاب موشك به اسرائيل از دست نداده است. اسرائيلى‌ها نه توانستند به يكى از اهداف اعلام شده خود برسند، نه حزب‌الله را خلع سلاح كنند و نه حتّى سربازان اسير خود را بازگردانند.

پرسشى كه بايد پرسيد آن است كه آيا اسرائيل در لبنان همراه ايالات متحده در عراق مى‌توانند به چنين ناكامى‌هايى تن در دهند يا به وسوسه خواهند افتاد كه «ريسك اين قمار را دو برابر كنند»؟ آيا اين شكست‌ها پيام‌آور وعيد نسل تازه‌اى از جنگ‌هاست؟ يا شايد فقط گذرا باشند؟ امّا به يك چيز مى‌توان يقين داشت: دوران الگوى پيروزى «بدون تلفات جانى» كه هنگام جنگ خليج [فارس‌] (1990- 1991) يا با بمباران‌هاى انبوه و استفاده از سلاح‌هاى دقيق پيشرفته كه در منطقه بالكان ستوده مى‌شد، اينك به سر آمده است. از اين پس، برد اين بازى به مهار درازمدت و بيعت مردمان بستگى دارد كه اينها را نمى‌توان با نيروهاى هوايى به دست آورد و هزينه‌هاى سياسى و انسانى مهمى را ناگزير به همراه دارد.

واشنگتن هم اينك هم، بهاى سنگينى براى نقش خويش در اين جنگ كوچك [لبنان‌] پرداخته است. تصوير فواد سينيوره، نخست وزير لبنان، كه با چشمانى گريان از ايالات متحده تمنى مى‌كرد از ويرانى كشورش جلوگيرى كند شايد نقطه عطفى به شمار آيد. جنبش 14 مارس بر بستر يك «انقلاب سبز» با حمايت‌هاى كاخ سفيد به قدرت رسيده بود، كه آن را درست به علّت همان گونه اصلاح دموكراتيكى مى‌ستودند كه رئيس جمهور، جورج دبليو بوش، آرزو داشت آن را در سرتاسر جهان عرب تشويق كند. امّا روياروى اشتياق اسرائيل به گوشمالى دادن به لبنان، آقاى سينيوره را به حال خويش رها كرد. نه فقط واشنگتن يك ماه تمام از برقرارى آتش‌بس جلوگيرى كرد بلكه سلاح‌هاى ويرانگرى را نيز به اسرائيل تحويل داد.

ماحصل، چيزى شد كه آقاى سينيوره آن را چون نابودى «باورنكردنى» زير بناى غير نظامى لبنان و همچنين تضعيف دولت خود برشمرده است. حزب‌الله امروز خواستار بر عهده گرفتن نقش مهم‌ترى است، و با تقليد از تاكتيك‌هايى كه ايالات متحده و دنياى غرب تجويز مى‌كنند از درون «انقلاب سبز»، تظاهرات خيابانى انبوه، آشتى‌جويانه و منضبط خاص خود را سامان مى‌دهد. ايالات متحده كه در اين نبرد داخلى «واهمه‌اى ندارد كه بازى را ببازد»، اكنون كمك به ارتش لبنان و نيروهاى امنيت داخلى را دو برابر ساخته است كه گماردن سنّيان و افرادى از جامعه دروز را شدّت بخشيده‌اند. اين سياست‌ها كه در ايالات متحده به تفسير چندانى درنيامده‌اند، توسط مطبوعات عرب، اسرائيلى و جهان افشا شده‌اند، پس از جنگ لبنان، بسيار دشوار بتوان جهان عرب و مسلمانان را قانع كرد كه ايالات متحده به قصد حمايت از اسرائيل حاضر نيست به هم‌پيمانان خود يا اصول عدالت خيانت كند.

ويرانى زيربناى غيرنظامى، تضعيف انسجام اجتماعى و سياسى، پروراندن منطقى كه به سمت ستيزه‌اى فرقه‌اى و جنگ داخلى راه مى‌برد: وقتى اين پويايى در عراق شتاب گرفت، چنين مى‌نمود كه پيامد وحشتناكى باشد كه واشنگتن برنامه‌ريزى نكرده بود. هنگامى كه همين عناصر در لبنان هم پديدار شدند، باز هم مى‌شود آن را همچون تصادفى ناميمون در نظر گرفت. امّا از لحظه‌اى كه پويايى همگونى در فلسطين نيز نقش مى‌بندد، ناظران بسيارى ديگر ترديدى به خود راه نمى‌دهند كه سخن از «الگويى» براى اجراى استراتژيك آمريكا به ميان آورند.

پى‌نوشت‌ها:


[1]. بنيادگزار انستيتو مطالعات معاصر در مورد آفريقاى شمالى، خاورميانه و آسياى مركزى در دانشگاه پرينستون. مشاور پيشين نماينده ويژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در كوسوو. او پسر عموى محمّد ششم، پادشاه مراكش است.

نام کتاب : ماهنامه موعود نویسنده : مؤسسه فرهنگى هنرى موعود عصر    جلد : 78  صفحه : 44
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست