اين حديث و امثال آن، حاوى شمار
زيادى از نشانههاى ظهور است و شايسته آن است كه به صورت كامل و جامع شرح داده شود
اما فرصت و مجال ما اندك است و شرح آن در بحث ما نيست، به همين دليل تنها به برخى
از موارد آن اشاره مىكنيم:
- شبيه بودن مردان به زنان: يا از جهت اينكه آنان مخنثاند و با آنها
لواط مىشود، يا از جهت نوع كارهايى كه آنها انجام مىدهند. يعنى كارهايشان شبيه
به كارهاى زنانه است و زن وارد ميدانهاى كار سخت و طاقتفرسا مىشود كه با خلقت و
طبيعت ضعيف و احساسات و عاطفه سرشار او ناسازگار است. يا ممكن است شبيه بودن از
نظر لباس پوشيدن، باشد همه اينها امكان دارد و ممكن است اين تشابه به صورتهاى
ديگر هم باشد.
- كشتار نزد مردم امرى آسان و بىاهميت باشد.
- مىگويند دروغ حلال است و حرام نيست.
- در مورد غذا بخل ورزند.
- امينان از خيانتكارانند. يعنى كسانى از مردم كه تظاهر به نيكوكارى
مىكنند و مردم، آنها را امين به شمار مىآورند، معلوم مىشود كه آنان در مال و
ثروت و خون و آبروى مردم خيانت مىكنند.
- يعنى قاريان قرآن كه نيكو قرآن تلاوت مىكنند، اما از قرآن فايدهاى
نمىبرند و به آن عمل نمىكنند.
- ستم پديدار شود؛ يعنى ستم آشكار و روشن و ظاهر مىشود و ستمكار ستم
خويش را از ترس يا از روى شرم و حيا از كسى پنهان نمىكند.
- زنان ازدواج نمىكنند، بلكه زنان براى برطرف ساختن شهوت و غريزه جنسى
خود از زنان ديگر بهره مىبرند و به آنها كفايت مىكنند و اين مسأله در اسلام به «سحق» معروف است و شديداً نهى شده و حرام است و مجازاتى ويژه دارد كه در
كتابهاى فقهى ذكر شده است. زيرا باعث ويرانى بنيان خانواده و در نتيجه نابود
ساختن امت و مردم است.
- هر كس اموال فقيران را به دست آورد، آن را غنيمت به شمار مىآورد و
آن را براى خود برمىدارد و آن را مىخورد و به كسى ديگر نمىدهد.
- اگر كسى چيزى به صدقه دهد، آن را ضرر و زيان براى خود مىداند كه
مالش را از دست داده و اين كنايه از اين است كه مردم بدون رضايت و خشنودى كامل
صدقه مىدهند.
- فردى است كه از يمن خروج مىكند، مردم را دعوت به گرويدن به حق و
اسلام مىكند و آنگونه كه حديث امام باقر آمده، اوست كه امنيت لازم جهت امام مهدى
(ع) را فراهم مىآورد.[1]
- ارتش سفيانى
كه از جانب شام به سوى مكه مىآيد تا با امام مهدى (ع) بجنگد، زمين در اين منطقه
آنها را مىبلعد. متن و تأكيد اين مورد در برخى حديثها آمده است.
- معبودانى به جز خداوند بلندمرتبه يعنى بتها و امثال آن.
نشانههاى عجيب و غريب
در كتاب البرهان فى علامات مهدى
آخرالزمان، تأليف متقى هندى حنفى از عبدالله بن عبّاس روايت شده است كه:
مهدى خروج نمىكند مگر آنكه نشانهاى
از خورشيد به در آيد.
آن نشانه آنگونه كه در روايتها
آمده: سرى بيرون از خورشيد است كه ندا مىدهد آگاه باشيد كه ولى خدا، مهدى موعود،
ظهور كرد پس با او بيعت كنيد.
در برخى احاديث آمده است كه او
جبرئيل است.
در روايتى ديگر از همين كتاب آمده
است:
محمد بن على (ع) گفت: مهدى ما را دو
نشانه است كه آن دو نشانه، از زمانى كه خداوند آسمانها و زمين را آفريده، وجود
نداشتهاند. در شب اول ماه رمضان، ماه گرفتگى پيش مىآيد و در نيمه ماه، خورشيد
گرفتگى اتفاق مىافتد.
در شرح اين روايت بايد گفت: با توجه
به علم ستارهشناسى غير ممكن است پديده ماه گرفتگى در اول ماه اتفاق بيفتد و به
همين دليل است كه اين اتفاق در تاريخ خورشيد و زمين و هستى اتفاق نيفتاده است.
همچنين از نظر علم ستارهشناسى، روى
دادن پديده خورشيدگرفتگى در اواسط ماه، امرى غير ممكن است.
علاوه بر اين، طلوع خورشيد از سمت
مغرب نيز غير ممكن است. زيرا اين امر مستلزم اين است كه زمين به دور خورشيد بچرخد
و اين مسئله، از ابتدايىترين مسائل و غير ممكنترين آنهاست؛ زيرا اين نوع چرخش،
در حقيقت بر خلاف قوانين و سازمان جهان و نيروى جاذبه است.
امّا آفريننده توانا بر همه چيز، اين
امور غير ممكن را به عنوان نشانههايى براى اجازه ظهور ولىاش و اجرا كننده دينش،
امام مهدى (ع) انجام مىدهد.
خسوف و كسوف در اين حديث آمده و
مسأله طلوع خورشيد از سمت مغرب در برخى حديثهاى ديگر آمده است.
فتنهها، بدترين فتنهها
متقى هندى حنفى در ادامه از الحكم
ابن عتبه نقل مىكند:
به محمد بن على (ع) گفتم: شنيدهام
كه از شما مردى خروج مىكند كه در ميان اين امت، عدالت را اجرا مىكند. گفت: ما
بدان چه مردم آن را مىبينند، اميد داريم و اگر حتى يك روز بيشتر از دنيا باقى
نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانى مىكند تا آنچه اين امت اميد و آرزوى آن را
دارند، پيش بيايد، امّا پيش از آن، فتنههايى خواهد بود. بدترين فتنهها كه انسان
صبح را به شب مىرساند، در حالى كه كافر است. پس هر كدام از شما اين زمان را درك
كرد، بايد از خدا بترسد و بايد خانهنشين شود.