روز قيامت از نعمتهاى داده شده از
جانب خدا از همه شما مىپرسند.
در اين آيه، نعمتى كه مورد مؤاخذه و
سؤال است، نعمت ولايت است، سؤال از نعمت ولايت است كه آيا حق اين نعمت ادا شده
است؟ ولايت، مورد توجه حق و پيغمبر خدا است. پيغمبر خدا (ص) از روز اوّل به اين
مسئله كه قدرت مسلمين بايد در دست رجل الهى باشد و مرد الهى بايد اسلام را پياده
كند، اهتمام داشت. مسئله خلافت مولا على (ع) براى اين است كه احكام شرع و قوانين
اسلامى بايد به دست مرد الهى اجرا شود. تمام حوادثى كه از مبدأ تاريخ اسلام تا
امروز، متوجه مسلمانان شده است، براى اين است كه حكومت به دست رجل الهى نبوده است.
نعمت ولايت، براى منافقان، چپ و راست و شرق و غرب هم رحمت است و يكى از فوايد آن،
اين است كه در وجود، آرامش ايجاد مىكند. آنقدر كه [در اسلام] اهتمام به ولايت
هست، به نماز نيست. سفارشهاى پيامبر نسبت به اهل بيت (ع) به مصلحت اجتماع بوده
است، نه اينكه پيامبر رعايت اهل بيت را كرده باشد.[2]
لزوم تقويت ولايت
حال كه رحمت و نعمت ولايت نصيب ما
شده است، بايد آنرا تقويت كنيم. نيروى ولايت است كه نيروهاى شيطانى را از بين
مىبرد و تا نيروهاى شيطانى از بين نرود، حكومت برقرار نمىشود. فقط حركت و قدرت
ولايى است كه مىتواند قدرتهاى شيطانى شرق و غرب را نابود كند. در حكومت اسلامى،
حيوانات هم استفاده مىكنند. اسلام حتّى در برخورد با نباتات (گياهان) و اشجار هم
آداب دارد. آداب اسلام، سلطهگرى و غارتگرى نيست. روش اسلام عدالت اجتماعى است،
لكن هنوز آنطور روشن نيست. بالاخره يك روز بايد مرد الهى در اين جهان حكومت كند و
شما آثار حكومت الهى را مشاهده كنيد. تمام قدرتها بايد جمع شوند و قدرت ولايى را
تأييد كنند، تا همه قدرتهاى شيطانى نابود شوند. و اين معنايى است كه پيغمبر خدا
(ص) از اوّل نسبت به آن اهتمام داشت. پيغمبر