و كاستى كه در سرشت
اوست، اكتفا خواهد كرد. اين بخش از بيان امام (ع) به منزله صغراى قياس مضمرى است
كه در حقيقت چنين است: هر كه بر حدّ و اندازه خود اكتفا كند، اين قدر و اندازه
براى او پايدار ماند. توضيح آن كه، متجاوز به ارزش ديگران و آن كه از گليم خود پا
بيرون نهد در معرض نابودى است زيرا مردم او را به ديده بدى و زشتى بنگرند. گويند:
هر كه قدر و منزلت خود را نشناسد، خويشتن را هلاك ساخته است. و بر حدّ و اندازه
خود اكتفا كردن باعث آن است كه اين ناگواريها پيش نيايد و در نتيجه صاحب آن منزلت،
پايدار و سالمتر مىماند. كبراى مقدّر چنين است: و هر كه بر حدّ و مقدار خود بسنده
كند پايدار ماند پس اكتفا كردن بر حدّ و مقدار ضرورى و لازم است.
(62673-
62663) شانزدهم: او را بر ضرورت داشتن وسيلهاى بين خود و خداى متعال آگاه ساخته
است، يعنى هر چه از دانش، گفتار و رفتارى كه باعث نزديكى به درگاه الهى شود. كلمه
«سبب» را از آن رو براى آنها استعاره آورده كه همچون ريسمانى كه بدان خود را به
مقصود رسانند، او را به سوى خدا و نزديكى به وى مىرساند، بديهى است كه آن
استوارترين وسيله است، زيرا ثابت و پايدار است و هر كه را كه بدان چنگ زند در دنيا
و آخرت نجات بخشد. همين عبارت صغراى قياس مضمرى است كه در حقيقت چنين است:
وسيلهاى كه بين تو و خداست مطمئنترين وسيلهاى است كه در دست دارى. و كبراى
مقدّر نيز چنين است: و هر چه كه داراى اين ويژگى باشد شايسته چنگ زدن است. چنان كه
در آيه مباركه آمده است:
فَمَنْ
يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ
الْوُثْقى لَا انْفِصامَ لَها[1] (62679- 62674)
هفدهم: او را از دوستى با كسى كه نسبت به او بىپرواست بر حذر داشته است و اين
مطلب را به وسيله قياس مضمرى بيان داشته كه صغراى آن در
[1]
سوره بقره (2) بخشى از آيه (256) يعنى هر كه از اطاعت طاغوت برگردد و به خدا
گرايد، به رشته محكم و استوارى چنگ زده است كه هرگز گسستنى نيست.