«صبر خوب است
مگر نسبت به تو و بىتابى بد است، مگر بر تو، و غمى كه از مصيبت تو رسيده بسى بزرگ،
و غمهاى پيش از تو و بعد از تو آسان و سهل است».
[شرح]
(82027-
81996) اين سخن كه صبر در مصيبت آن بزرگوار ناپسند و بىتابى در مورد او، بد نيست،
براى آن است كه او اصل و پيشواى ديانت است، پس بىتابى در مصيبت او باعث ادامه ياد
او، و ياد او باعث يادبود هميشگى اخلاق، سنّت و روش اوست، پس به اين جهت، بىتابى
ناروا نيست، و يا از آن رو كه مصيبت وى مصيبتى بزرگ و او مهمترين چيزى است كه از
دست رفته است بنا بر اين بىتابى براى او خوب است و امّا صبر، چون به معنى فراموشى
و از خاطر بردن اوست، پس از اين رو ناپسند است. و امام (ع) از جهتى فضيلت را
ناپسند و از جهتى رذيلت را نيكو دانسته است. و بديهى است كه مصيبتى كه وارد شده
بود بزرگتر از مصيبتهايى بود كه از شخص ديگرى مىرسيد، زيرا هر مصيبتى چه از افراد
قبل يا بعد از او، نسبت به آن، سهل و آسان است.
بعضى
گفتهاند: مقصود امام (ع) آن است كه مصيبت وارده قبلا بر مسلمانان به دليل ترسشان
بزرگ بوده است و پس از او نيز به دليل بر هم خوردن امر مردم و امر دين با فقدان آن
بزرگوار عظيم است. امّا معناى اوّلى روشنتر و بهتر است.