بدان كه امام (ع) در
اين دو مثل به تقسيم بندى مردم دنيا اشاره فرموده- است كه آنها به لحاظ قواى غضب و
شهوت و پيروى از آن دو به دو دسته تقسيم مىشوند: يعنى بعضى از مردم دنيا از قوه
غضب خود پيروى مىكنند و به خواست آن جامه عمل مىپوشانند، و بعضى ديگر از قوه
شهوت خود پيروى مىنمايند او را لجام گسيخته به حال خود رها كنند و از هدف خلقت
خود غفلت ورزند، و براى دسته اوّل به سگان پارس كننده و درندگان در پى طعمه، مثل
زده است و به مطابقت مثل به مورد تشبيه، وسيله جمله: يهرّ- فرياد مىكند- تا كلمه:
صغيرها- كوچكشان- اشاره فرموده است. و صفت فرياد برآوردن، استعاره است براى
درآويختن مردم دنيا با يكديگر بر سر دنيا، و همچنين لفظ:
اكل (خوردن)
كنايه از غلبه بعضى بر بعضى ديگر است. و براى دسته دوم، به چهارپايان مثل زده است
به لحاظ غفلت آنها همچون چهارپايان از هدف اصلى، آن گاه اينان- دسته دوم- را بر دو
قسم تقسيم كرده است: بسته و رها و لفظ، معقّله (بسته) را عاريه آورده است از كسانى
كه به ظاهر امور شرع و امام عادل تمسّك جستهاند، پس وى آنان را پايبند به ديانت
فرموده و بدين وسيله از رها گذاشتن در پيروى از خواستهاى نفس و فرو رفتن در آنها
مانع شده است، هر چند خود آنان اسرار شريعت را ندانستهاند، بنا بر اين، آنان در
حقيقت همانند گوسفندانى هستند كه چراننده، آنها را بسته است. و به وسيله كلمه:
مهملة (رها) اشاره كرده است به كسانى كه در پيروى از خواستهايشان، رهايند و از
فرمان امام خود بيرون رفته، به اوامر او پاى بند نشدهاند پس آنان همچون
چهارپايانى رها و بىلجامند. و به وجه شبه با اين عبارت اشاره كرده است:
كسانى كه
خودشان را گم كردهاند ... تا آخر. و احتمال دارد مقصود از عقول، همان عقل جمع
عقال باشد، پس ضمّه اشباع شده، قلب به واو شده است به پيروى از كلمه مجهولها. و
احتمال دارد كه مقصود از آن «جمع عقل» به معنى