responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 530

و از پزشكان داروى دردشان را خواستى، امّا فرداى آن روز دانستى كه دارويت شفا بخش نبوده، و گريه‌ات براى ايشان بى‌فايده بود و دلسوزى‌ات به هيچ كدام از آنها سودى نداد، و به آنچه برايشان مى‌خواستى نرسيدى، و نتوانستى به نيروى خود بارى از دوششان بردارى و دنيا اين را براى تو نمونه قرار داد و به خاك افتادن آنان را آيينه به خاك افتادن تو ساخت. براستى كه دنيا براى كسى كه راست باشد منزل درستى و راستى است و براى كسى كه دريافت درستى از آن داشته باشد خانه ايمنى است. و براى كسى كه از آن بهره بگيرد خانه ثروتمندى است و براى كسى كه پند گيرد منزل پند است، مسجد دوستان خدا و عبادتگاه فرشتگان الهى و محل فرود آمدن وحى خدا و تجارتخانه اولياى خداست، كه در آن رحمت خدا را كسب كنند، و سودشان بهشت است. پس چه كسى دنيا را مذمّت مى‌كند، در حالى كه دنيا او را از جدايى خود مطلّع ساخته و از مفارقتش به صداى بلند آگاه نموده، از نيستى خود و اهل دنيا خبر داده، و براى آنان به وسيله گرفتاريهاى دنيايى از گرفتارى پس از مرگ مثل زده، و همچنين به وسيله شادى خود، آنان را به شادى اخروى مشتاق نموده است. شب دنيا با عافيت فرا رسيد و روزش با غم و اندوه براى ايجاد رغبت و ترساندن و بيم دادن و برحذر داشتن، افرادى در فرداى پشيمانى آن را مذمّت كنند، و گروهى در روز قيامت آن را ستايش كنند كه دنيا به آنان يادآورى كرد، آنان هم، متذكّر شدند، و دنيا به آنان گفتنيها را گفت: و ايشان باور كردند و دنيا به ايشان پند داد و آنها پند گرفتند.»

[شرح‌]

(76986- 76953)

عبارت: ايّها الذّام ... غرّتك‌

سرزنش آدمى بر فريب خوردن از دنيا و با اين حال نكوهش كردن آن است و دروغ دانستن ادّعاى فرد سرزنش كننده كه او خود مجرم است، با پرسش از او كه چه وقت دنيا تو را شيداى خود كرده است؟ با استفهام انكارى و توبيخى او بدان، مطلب را مورد تأكيد قرار داده است با پرسش ديگر كه گول خوردنش از دنيا به كدام وسيله بوده است، آيا از خاكى كه پدرانش در آن دفن شده‌اند و يا آرامگاههاى مادرانش، و اين سخن از باب دست‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 530
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست