خوردن نسبت به
كارهايى است كه انجام نشده، با اين توضيح كه افسوس خوردن براى از دست رفتن هدف،
باعث غم و اندوه است و اين در حال حاضر زيانى است كه هيچ گونه فايدهاى بر آن
مترتب نمىباشد، بنا بر اين مرتكب شدن چنين كار زيانبارى از نادانى است.
«شخص نادان
جز در يكى از دو حالت تندروى و يا كندروى مشاهده نمىشود».
[شرح]
(74790-
74784) جهل يا جهل بسيط است كه همان طرف كندروى از فضيلت و به كودنى موسوم است. و
يا جهل مركب است كه همان طرف تندروى است.
توضيح آن كه
نادانى كه در جهل مركب است، گاهى در پيگيرى از حق زيادهروى مىكند و در نتيجه
تلاش پردهاى جلو چشم بصيرت او پديد مىآيد كه او با قطع بر اين كه اين دليل رسيدن
وى به حق است، از دريافت حق و حقيقت باز مىماند. كه گاهى اين طرف را جربزه
مىنامند و همواره چنين فردى در يكى از دو طرف است و به اندازه نادانىاش حالت وى
در تمام رفتارها و گفتارها بر يكى از دو سمت: تندروى يا كندروى است.